بخشی روشن گلافروز گفت: اکثر داستانها و منظومههایی که یک بخشی اجرا میکند؛ در ارتباط با دین و آئین و آیات قرآن تا شخصیتهای بزرگ دینی است و در کل مفاهیم مذهبی و آیینی را به زبان موسیقی برای مردم بیان میکنیم.
به گزارش پایگاه خبری هرمزبان؛ خراسان مهد فرهنگ و هنرهای غنی قدیمی است و خاک آن هنر پرور است. از شرق تا غرب و از جنوب تا شمال این استان پهناور هر تکهاش آداب و رسوم و فرهنگ بومی مخصوص به خود را دارد. در شمال خراسان استادان و بزرگانی وجود داشتند و دارند که در دنیای هنر و موسیقی نواحی در جهان نامآوران و نمایندههای ایران بودند. در این بین به پای صحبتهای مردی هنرمند از روستای شیروان نشستیم که نسبش، نسلاندرنسل تا 12 پشت خود، «بخشی» بودند و این حرفه و فرهنگ را به فرزندان خود به ارث دادند تا راه پدران را بپیمایند. بخشی روشن گلافروز آخرین حلقهی واسط نسل خود است که این فرهنگ را به دوش کشیده و در تلاش و امیدوار است تا از سه فرزند پسری که دارد به آخرین فرزند خود این بار امانت را منتقل کند؛ به امید آنکه این هنر ادامه پیدا کند و جاری باشد و به خاطرهها نپیوندد.
بخشی روشن گلافروز در ابتدا پیرامون موسیقی شمال خراسان و بخشی و بخشیگری توضیح داد: بخشی باید نسلاندرنسل خود بخشی باشد. این حرفه از پدر به پسر به صورت موروثی انتقال مییابد. برای مثال ما تا دوازده نسل یا پشت خودمان بخشی بودند که به دست من رسیده و از من به پسرم میرسد. این سازی که من دارم از نمونههایی است که از پدربزرگم به پدرم و از پدر به من به ارث رسیده است. بخشیگری همانطور که از اسم آن پیدا است؛ خداوند یک بخشی به تو داده است و تو باید بتوانی از آن به نحو احسن نگهداری کنی. این را باید تحویل جامعه و تحویل نسل آینده خودت بدهی. بخشی باید بتواند دو تار و قطعاتی را که مینوازد؛ خودش بسازد. بخشی مثل یک کارگردان میماند که میخواهد یک سریال چند قسمتی درست کند اما با این تفاوت که همهی نقشها را باید خودش بازی کند.
این هنرمند در رابطه با وضعیت این موسیقی نواحی اصیل در روزگار امروز چنین توضیح داد: فعلا ساز دو تار و موسیقی ما رونقی به آن صورت ندارد و نسل ما هست که آن را نگهداشته است. کسانی هستند که میآیند و میگویند ما میخواهیم بخشی بشویم؛ من هم در پاسخ میگویم که بخشیگری اینطور نیست که شما بخواهید یک روزه بخشی شوید. شما باید راههای طولانی طی کنید. بخشیگری و موسیقی خراسان در ایران که هیچ، در همین خراسان ما هم کمتر شده است. جوانان بیشتر دنبال سازهای غربی میروند. در گذشته یک بخشی در مجالس چند روز مینشست و سرگذشت یک داستان مثل زهره و طاهر، اصلی و کرم، غریب و شاهصنم را برای مردم تعریف میکرد. در آن دوران این نوع موسیقی رونق بخصوصی داشت و جنبه خوبی در بین مردم وجود داشت. مردم هم به نحو احسن از این داستانها استفاده میکردند و این ساز و موسیقی را دوست داشتند. به گونهای که در مراسم عروسی خود از بخشی دعوت میکردند تا با خوانش منظومهها، داستانها و حکایات علاوه بر سرگرم شدن مردم، خاطره خوبی از مراسم عروسی در یاد داشته باشند.
او در رابطه با مراسمات سنتی عروسی در خراسان چنین توضیح داد: در گذشته عروسیها معمولا 48 ساعت تا 24 ساعت طول میکشید و بخشیها جایگاه ویژهای در این مراسمها داشتند. اما امروزه این سنت تغییر کرده و عروسیها به 3-4 ساعت رسیده است و خبری از بخشی نیست. فقط ساز و موسیقی پاپ است. ده سال پیش من وقتی قرار بود که به عروسی بروم و سازی بزنم؛ روز قبل از مراسم از سر صبح تا موقع شب مینشستم و به مطالعه کتاب میپرداختم تا داستانی را در عروسی تعریف و اجرا کنم که مردم از آن لذت و حظ ببرند تا در خاطرشان باقی بماند. اما دیگر خبری از این مراسم نیست. گذشته در خراسان شمالی تنها سازهای قُشمه، دوتار، کمانچه، دهل و… بود و مردم با این فرهنگ انس داشتند تا اینکه سازهای غربی وارد شد و با تبلیغات رفته رفته جای سازهای محلی گرفته شد. متاسفانه امروز در این منطقه دیگر بخشی نداریم و این سنت رو به فراموشی است.
بخشی گلافروز در رابطه با ملزومات بخشی بودن گفت: یک بخشی باید بتواند داستانی را از حفظ، نه از روی کتاب بخواند. بخشی باید بتواند آهنگ را خودش بسازد. بخشیها عموما ًبه چندین زبان تسلط دارند. چون در این منطقه از خراسان کرد، ترک، فارس و کرمانج وجود دارد باید بتواند داستان را برای همه تعریف و اجرا کند تا مردم با آن ارتباط بگیرند. وقتی داستان تعریف میکند باید بتواند هم پسر، دختر، مادر، پدر، پیر و جوان و… بشود و نقشهای مختلف را بیان کند. بخشی هیچ چشمداشتی ندارد و تنها برای شاد کردن دل مردم میخواند و مینوازد.
وی در رابطه با نقش مذهب در موسیقی بخشی شرح داد: مذهب در این فرهنگ و خطه نقش مهم و پررنگی دارد. شاید به توان گفت در اکثر داستانها و منظومههایی که اجرا میشود؛ نصف مضامین آنها در ارتباط با دین و آئین مردم است. از حضور آیات قرآن در داستانها تا شخصیتهای بزرگ دینی همه حضور دارند. در کل مفاهیم مذهبی و آیینی را به زبان موسیقی برای مردم بیان میکنیم. بخشیها در ماههای عزا، ساز را کنار میگذارند و به مرثیهخوانی و تعزیهخوانی میپردازند و در مجالس شبهای مختلف به ذکر داستانهای مربوط به اون شخصیت؛ مثل مجلس حضرت علیاکبر، حضرت عباس، مسلم ابن عقیل، طفلان مسلم و… میپردازد. قدیم در ماه رمضان سحرخوانی بر عهده بخشیها بود. من وقتی که نوجوان بودم نیمههای شب به پشت بام میرفتم و برای مردم سحریخوانی میکردم تا مردم برای سحر از خواب بیدار شوند.
بخشی گلافروز در انتها افزود: این فرهنگ چندین سال و چندین نسل قدمت دارد؛ از مسئولین فرهنگ و ارشاد انتظار دارم که به این هنر توجه کنند و نگذارند که به قول خودمان این اجاق کور شود؛ یعنی از بین برود. همهگان باید بدانند که در خراسان شمالی ایران چنین رسم و رسومات و فرهنگی بوده است و باید برای حفظ و ثبت و ماندگاری آن تلاش کرد.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام
منبع: ایکنا
hormozban هرمزبان ivlcfhk اخقئخظذشد