خبر فوری

ردپای ترجمه در نامه‌های پیامبر(ص) به شاهان ایرانی

استاد زبان و ادبیات فارسی گفت: در لابه لای نامه‌های پیامبر اکرم (ص) به شاهان ایرانی، آیات قرآن هم وجود داشته و به زبانی بوده که بفهمند. بنابر این ترجمه قرآن به زبان فارسی از زمان ظهور اسلام وجود داشته است.

به گزارش پایگاه خبری هرمزبان، نشست علمی «ترجمه‌های کهن قرآن کریم و نقش آنها در صیانت از زبان فارسی»، شنبه ۶ دی با حضور احمد خاتمی، استاد زبان و ادبیات فارسی و قاسم درزی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و دبیر علمی نشست در فضای مجازی برگزار شد.

خاتمی گفت: بعد از ظهور اسلام در ایران بیم از بین رفتن زبان فارسی مسئله بسیار جدی بود، چه بسا به طور یقین این احتمال می‌رفت که زبان ایرانیان هم تبدیل به زبان عربی شود، مانند بسیاری از کشورهایی که تحت تصرف مسلمانان بود. بنابر این عوامل مختلفی باعث شد، ایرانی‌ها بتوانند زبان خود را از حوادث روزگار حفظ کنند. از مهمترین آثاری که در این زمینه شکل گرفت، شاهنامه فردوسی است. او با خدمت شایسته به زبان فارسی، خود را جاودانه کرده است. بسیاری از کسانی که امروز به زبان فارسی سخن می‌گویند، مدیون فردوسی هستند. 

وی با اشاره به تأثیر ترجمه‌های قرآن کریم در صیانت از زبان فارسی افزود: در فاصله کوتاهی بعد از مسلمان شدن ایرانی‌ها زبان فارسی به عنوان زبان دوم جهان اسلام و زبان مقدس مطرح شد. نگرانی و بیم زوالی که حدس می‌زدیم، نه تنها اتفاق نیفتاد بلکه عواملی باعث شد زبان فارسی همپای زبان عربی همراه شود. بنابر این زبان فارسی فقط زبان تعاملات یک قوم نبود، بلکه بسیاری به واسطه این زبان نیایش‌های خود را شروع کردند و مسلمان شدند و این موقعیت زبان فارسی در قرون اولیه اسلامی است.

خاتمی ادامه داد: از قدیم و نزدیک به ظهور اسلام، بحث ترجمه قرآن وجود داشته است. اگر نظریه ترجمه قرآن سلمان فارسی را نپذیریم، اما سلمان فارسی از یاران پیامبر بوده است و از سویی هم در زمان ظهور پیامبر ترجمه قرآن انجام شده است. نمونه دیگری از این مسئله نامه‌هایی است که از جانب پیامبر به شاهان ساسانی ارسال می‌شده است. محققان تحقیق کرده‌اند که در لابه‌لای این نامه‌ها آیات قرآن هم وجود داشته و به زبانی بوده که شاهان ایرانی بفهمند. بنابر این ترجمه قرآن به زبان فارسی از زمان ظهور اسلام وجود داشته است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: این مسئله فوایدی هم داشته است، زیرا مسلمانان ایرانی به راحتی می‌توانستند با این دین ارتباط برقرار کنند و زبان خود را با این ترجمه‌ها حفظ کنند. چطور می‌شود تصور کرد یک ایرانی تا قرن چهارم هیچ ارتباطی با قرآن پیدا نکند. حتماً کسانی در جامعه بودند و عربی می‌دانستند و آیات قرآن را ترجمه می‌کردند تا مردم از آن بهره ببرند و این در واقع پایه‌های یک اتفاق مبارک را پی‌ریزی کرد و آن حفاظت از زبان فارسی بود.

وی در ادامه گفت: جالب این است که آغاز ترجمه رسمی قرآن در تاریخ ما به ترجمه تفسیر طبری برمی‌گردد که مشهور به ترجمه رسمی است. تمام ویژگی‌های ترجمه نیز که امروز به آن پایبند هستیم، مترجمان قرآن از جمله مترجمان تفسیر طبری آن را رعایت کرده‌اند. همچنین ترجمه‌های ما نیز مانند آنها از نظر تحت اللفظی، همراه با تفسیر، آهنگین، منظوم، معنایی، آزاد و … قابل بررسی است. 

خاتمی بیان کرد: یکی از نکات مهم دیگر احتیاط در ترجمه است که برای مترجمان آن دوره اهمیت داشته است و این احتیاط در راستای انجام درست ترجمه بوده است. علاوه بر این در تاریخ صدر اسلام کسانی بودند که از رونویسی قرآن نیز بیم داشتند. یعنی زمانی که قرار شد قرآن نقطه‌گذاری شود یا بعدها که حرکت‌گذاری شد و بعضی از آنها در موزه‌های ایران هم موجود است، به علت نگرانی از خطا، در نگارش از یک رنگ و در ثبت و ضبط حرکات و نقطه‌ها از یک رنگ دیگر استفاده می‌کردند مبادا این که این حرکات جزء متن قرآن به شمار رود. اما اینکه آیا مجوز این کار وجود دارد یا خیر، مدت‌ها محل بحث بوده است و مجوز ترجمه قرآن از سوی علمای ماوراءالنهر صادر شده است و آنها در پاسخ به سؤال امیر سامانی در مورد جواز ترجمه قرآن گفتند؛ روا باشد خواندن و نوشتن تفسیر قرآن به پارسی مر آن کسی که تازی نمی‌داند. 

وی با اشاره به تاریخ ترجمه قرآن افزود: با مروری بر تاریخ ترجمه‌های قرآن به این نتیجه خواهید رسید که ترجمه قرآن به سرعت در میان ایرانیان رواج یافت. مثلا اگر علمای ماوراءالنهر این نظر را نمی‌دادند، معلوم نبود که وضعیت زبان فارسی چگونه بود. اصولاً دقت غیراهل زبان در یک زبان مفیدتر است. مثلاً اگر می‌گوییم تصحیح نیکلسون از مثنوی عالمانه و درست است، شاید یک علت این باشد که آنها اهل زبان اصلی متن نیستند. زیرا اهل زبان به راحتی در متن دخل و تصرف می‌کنند. بنابر این دقت غیر اهل زبان به دلیل نگرانی و بیم از خطا، بیشتر است.

خاتمی ادامه داد: کسانی در روزگار ما مانند فرید وجدی صاحب کرسی در دانشگاه الازهر به عنوان موافق کتابی نوشته و جواز صادر کرده که ترجمه قرآن بلااشکال است و کسانی هم در این زمینه مخالفت کرده‌اند. اما به هر حال ترجمه قرآن برکت و فایده‌ای داشته و آن اینکه میزان احتیاط را بالا برده و به ترجمه دقیق قرآن کمک کرده است. در این راستا مؤثرترین ترجمه قرآن کریم، ترجمه تفسیر طبری است که تا قرن ششم کمتر مترجمی را می‌یابید که از آن تأثیر نپذیرفته باشد. برخی هم به جای تأثیرپذیری، از آن تقلید کرده‌اند. 

وی با اشاره به معانی گوناگون ترجمه بیان کرد: رساندن پیام، ابلاغ و تبلیغ کلام، تفسیر و شرح، برگردان یک متن سنگین و ثقیل به متن سبکتر و ترجمه لفظ به لفظ معانی مختلف ترجمه را شامل می‌شود. البته گاهی در بعضی از متون قرآنی تفسیر را به جای ترجمه گرفته‌اند. مانند همان نامه‌ای که امیر سامانی به علمای ماوراء النهر نوشت و پاسخ آنها درباره تفسیر بود، نه ترجمه. 

این پژوهشگر گفت: مترجمان با واژه‌گزینی‌ها، معادل‌گذاری و گرته‌برداری‌ها که بسیاری از آنها را در دست نداریم یا ناقص به دستمان رسیده است، اما رسالتی را بر دوش خود احساس کرده‌اند و آن پارسی‌نویسی و استخدام کلمات فارسی است. نمی‌دانم در این زمینه چقدر تعمد در کار بوده است اما تأثیر خود را در حفاظت از زبان فارسی داشته است. دقت در انتخاب کلمات و واژه‌گزینی‌ها در ترجمه به گونه‌ای است که مخاطب با خواندن آن از حسن انتخاب واژه‌ها لذت می‌برد، هر چند ممکن است این واژه به درستی انتخاب نشده باشد، این مسئله جای بحث نیست. مانند «استکبرتم» که به بزرگمنشی ترجمه شده است. یا اینکه تا قرن ششم هر جا سخن از شیطان بوده، دیو ترجمه شده است و از قرن ششم به بعد واژه شیطان و ابلیس را انتخاب کرده‌اند.

وی با مقایسه بین ترجمه‌های قرآن و شاهنامه فردوسی افزود: هر کدام از این سهمی جداگانه در صیانت از زبان فارسی داشته‌اند. فردوسی به دلیل داستان‌های اسطوره‌ای، غیرت ملی را برانگیخته و مترجمان در برانگیختن غیرت دینی و واژه‌گزینی فارسی سهم دارند. یعنی ما می‌توانیم بدون به کار بردن واژه عربی ترجمه‌ای ارائه دهیم که همگان آن را درک می‌کنند. 

خاتمی ادامه داد: بنابر این حفاظت و صیانت از زبان فارسی مسئله‌ای نبوده که از نظر عالمان ما دور باشد، زیرا مثلاً ابن سینا در برخی آثارش به فارسی نوشته و در برخی از آنها واژه‌گزینی کرده و این نشان می‌دهد که چه اندازه به این زبان علاقه داشته است یا رسالتی که فردوسی احیاناً آگاهانه در صیانت از زبان فارسی در نظر داشته مترجمان قرآن به زبان فارسی نیز این رسالت را برعهده داشته‌اند. 

وی با بیان اینکه غالباً این ترجمه‌ها تا قرن ششم، از منطقه خراسان بزرگ آغاز شده است، گفت: خراسان بزرگ مهد تمدن ایران اسلامی است و قبل از حمله مغول، هر چه مترجم و مفسر برجسته قرآن داریم، متعلق به این منطقه است، همچنان که شاعران، دانشمندان و … نیز متعلق به این منطقه هستند و این ترجمه‌ها نیز متأثر از ترجمه تفسیر طبری است. 

خاتمی گفت: از مهمترین ترجمه‌ها می‌توان به قرآن قدس، قرآن پاک، تفسیر کمبریج، تاج التراجم، تفسیر سورآبادی، ابوالفتوح و … اشاره کرد. اولین تفسیر کامل فارسی قرآن از نظر اهل سنت کشف الاسرار و اولین تفسیر کامل فارسی قرآن در مکتب تشیع، تفسیر ابوالفتوح است. تفسیر ابوالفتوح در انتخاب کلمات، سبک نگارش و … بسیار جالب و بی‌نظیر است. اگر آن را با تفاسیر گذشته مقایسه کنید به تفاوت آشکار آن پی خواهید برد و متوجه خواهید شد که قصد و غرض آنها علاوه بر ترجمه قرآن، پاسداشت زبان فارسی بوده است.

وی ادامه داد: در انتخاب واژگانی مانند گریبان در ترجمه «جَیب» شاید امروز خیلی مهم نباشد، اما در آن روز حائز اهمیت بوده است و می‌توان آن را آفرینش هنری و ادبی به شمار آورد. یا «شک» را بدگمانی ترجمه کرده و این بی‌نظیر است. این نکته جالب است که روال ترجمه و شیوه نگارش در ترجمه‌های قرآن بسیار شبیه به نثری است که امروز به کار می‌بریم و فرد احساس می‌کند با گذشت هزاران سال از آن زمان مشکلی در آن نمی‌بیند و قابل فهم است. همانطور که با شاهنامه مشکلی ندارند. حال جایگاه قرآن متفاوت از شاهنامه است.

خاتمی با تأکید بر توجه متخصصان، اهل فن، قرآن پژوهان و ادبیات فارسی خوان‌ها و دانشجویان به مسائل ترجمه قرآن و نقش آن در صیانت از زبان فارسی گفت: در قرن چهارم مختلف، رنگارنگ، مبین، دیدور ترجمه شده و در متن دیگری هویدا ترجمه شده است و اینها امتیاز مهمی است که این واژه تا امروز باقی مانده است. 

وی در ادامه نمونه‌هایی از ترجمه آیات قرآن را خواند و گفت: همه اینها توانمندی زبان فارسی را در برابر زبان عربی نشان داده که زبان فارسی شایسته ماندن است و لایق این است که بماند و زبان علم باشد. یعنی در حوزه‌های تمدنی قرن ششم و هفتم جایگاه رفیعی داشته است. امروز می‌شود نهج البلاغه را هم به فارسی کامل ترجمه کرد، زیرا فارسی این توانایی را دارد.

این استاد دانشگاه در پایان بیان کرد: اگر کسی فقط معادل‌های فارسی ترجمه تفسیر طبری را فراهم کند، یک منبع ارزشمند خواهد بود. بعضی از این مجموعه‌ها اگر فراهم شود، می‌تواند یک فرهنگستان را تأمین کند. اگر قرار باشد روزی زبان علم باشد، باید منابع این زبان استخراج شود و از مترجمان ممنونیم که زبان فارسی را به خدمت گرفتند و در مقابل زبان عربی قرآن قرار دادند. چه بسا می‌توانستند همان واژه‌های عربی را قرار دهند.

وی تصریح کرد: ما اصلاً نباید در فکر این باشیم که ترجمه می‌تواند ویژگی‌های زیبایی‌شناسانه متن اصلی را انتقال دهد. زیرا در ترجمه افت معنا، احساسات و … قطعی است. 

انتهای پیام

منبع: ایکنا

hormozban هرمزبان ivlcfhk اخقئخظذشد

درباره تحریریه خبر هرمزبان

اخبار دیگر رسانه ها صرفاً به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آنها، الزاماً بیانگر دیدگاه های هرمزبان نیست. ---- صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدی کمالی وبگاه شخصی: MahdiKamali.ir

دیدگاهتان را بنویسید