خبر فوری

نصراللهی: اطلاع‌رسانی پیش از بحران امیدزاست/ نقش فضای مجازی در مدیریت بحران خوزستان

به گزارش پایگاه خبری هرمزبان به نقل از خبرنگار گروه جامعه خبرگزاری فارس، بدون شک نقش رسانه‌ها در مواجهه با بحران‌ها، در اطلاع‌رسانی به موقع و هدایت مردم و مسئولان بسیار حیاتی است، اما در حوزه ارتباطات بحران، توجه ناچیزی به نقش رسانه های محلی در انتقال صحیح اخبار و مدیریت بلایا و بحران های منطقه ای و محلی شده است.

درحالیکه در سرتاسر ایران صدها رسانه‌ی محلی اعم از روزنامه، وب‌سایت و شبکه های رادیو و تلویزیونی در حال فعالیت هستند و می‌توانند نقش بی‌نظیری در این خصوص داشته باشند، قابلیت های این امکان ارزشمند اغلب نادیده گرفته می‌شود. اما اصولا چرا اخبار محلی در رسانه‌های ما جایگاه پیدا نمی‌کنند؟ چه عواملی سبب می‌شود بین حجم اخبار محلی و اخبار مرکز، تعادلی وجود نداشته باشد؟

چرا اخبار محیط زیستی، فقط درصورت دارا بودن ارزش‌های خبری خاصی مثل شهرت و برخورد، در رسانه‌ها مطرح می‌شوند؟ تقویت چه جنبه‌هایی از رسانه‌های محلی می‌تواند بر روزنامه‌نگاری توسعه تاثیرگذار باشد؟

پیرامون این موضوعات در بیست و دومین نشست تخصصی دانشکده رسانه فارس میزبان دکتر اکبر نصراللهی، مدرس رسانه و مدیرکل سابق مدیریت و ارزیابی خبر سیاسی صداوسیما بودیم.

این نشست به صورت زنده نیز از طریق شبکه اجتماعی اینستاگرام پخش و تعدادی از خبرنگاران و فعالان رسانه‌ای آن را دنبال می‌کردند که می‌توانستند سوالات خود را نیز مطرح کنند. مشروح این نشست در ادامه آمده است.

نصراللهی در ابتدای این نشست گفت: با توجه به پیشرفت‌هایی که در عرصه تکنولوژی اتفاق افتاده است، امروزه می‌توانیم بگوییم که هیچ بحرانِ غیر قابل پیش‌بینی وجود ندارد و به اعتقاد من بحران‌‌ها تا 90 درصد قابل پیش‌بینی است، اکنون می‌توان پیش‌بینی کرد چه زمانی برف، سیل، طوفان  یا ریزگرد می‌آید و می‌دانند که فلان نقطه زلزله خیز است. به عنوان مثال اگر قرار باشد که زلزله‌ای در تهران رخ دهد، این پرسش‌ها که ساختمان‌ها چقدر دوام دارند؟ مسئولان چقدر آمادگی دارند؟ مردم چقدر آموزش دیده اند؟ و اگر اتفاق افتد با چه میزان تلفاتی مواجه خواهیم بود؟ پاسخی مشخص دارند.

رد پای بحران در مدیریت بحران

وی افزود: مدیریت بحران در کشور خودش دچار یک بحران مزمنی است و این واقعیت که محدود به تهران و شهرستان نیست. نمی‌شود گفت در تهران بهتر و خوب عمل می‌شود و در شهرستان بد عمل می‌شود و در مکان‌های مختلف رد پای بحران در مدیریت بحران را می‌بینیم.

مشکلی که با آن روبرو هستیم این است که در مواجهه با بحران‌هایی که قابل پیش‌بینی است و ما رد پای آن را از سال‌های قبل می‌بینیم، اقدامات و تدابیر پیشگیرانه اتخاذ نمی‌کنیم. یعنی مسئولان و خبرنگاران در دوره پیش از بحران آمادگی لازم را در خود و مردم ایجاد نمی‌کنند، و اقدام به آموزش صحیح نمی‌کنند.

مسئولان باید راهبرد فعال و غیر فعال داشته باشند تا اگر سیل و زلزله‌ای رخ داد کمترین تبعات را داشته باشد یا حتی جلوی آنها را بگیرد چرا که می‌توان از وقوع برخی بحران‌ها جلوگیری کرد البته جلوی سیل و زلزله را نمی‌توان گرفت اما می توان کاری کرد که تبعاتش بسیار کم شود.

وی افزود: بحرانی که امروز با آن مواجه هستیم این است که برخی موارد مانند برفی که امسال در مازندران بارید، در سال 92 هم در همین استان اتفاق افتاد و باعث از بین رفتن مرکبات کشاورزان شد، اگر همان زمان و بعد از اتمام بحران مسئولان و رسانه‌ها آموزش‌های لازم را برای محافظت از محصولات به کشاورزان می‌دادند و آنها هم آمادگی لازم را پیدا می‌کردند و ترغیب به بیمه کردن محصولات می‌شدند‌، حجم خسارات برف امسال بسیار کاهش پیدا می‌کرد؛ اما دقیقا همان تبعات سال 92 تکرار شد.

مشکل ریزگرد‌های خوزستان هم از سال 82 خودش را نشان داد و در سال 84 جدی و در سال 87 تا 89 برای همه مردم ملموس شده است. اما در این دوران چه تدبیری اتخاذ شده است؟ آیا جلوی پیشرفت آن را گرفتیم؟ یا اقدامات کافی نبوده و مسیر را اشتباه رفتیم؟

مسئولان و رسانه‌ها از بحران‌ها عبرت نمی‌گیرند

مسئولان و رسانه‌ها باید بپذیرند که اگر می‌خواهند رفتار مسئولانه داشته باشند قبل و حین بحران دچار اشکالات جدی هستند و کارشان با شروع بحران آغاز و با پایان بحران هم تمام می‌شود؛ از بحران‌ها عبرت نمی‌گیرند و تجربه‌ای از آن نمی‌گیرند و در بحران‌های مختلف از آن استفاده نمی‌کنند و در عوض از بحران‌ها استفاده سیاسی می‌کنند.

ماجرای پلاسکو یک واقعه تلخ بود اما در عین حال یک تجربه و فرصت استثنایی و حرفه‌ای را در اختیار رسانه‌ها و مسئولان قرار داد؛ اینکه آیا فقط همین یک ساختمان پلاسکو در تهران است؟ آیا در شهرستان‌ها از این ساختمان‌ها نیست؟ اگر پلاسکوهای دیگری به دلیل آتش‌سوزی و زلزله دچار مشکل شوند، چقدر آمادگی و تجهیزات وجود دارد؟ چقدر هماهنگی میان سازمان‌ها وجود دارد و چگونه می‌توان بحران را مدیریت کرد؟

در مورد حادثه پلاسکو، قبل از بحران اقدام خاصی صورت نگرفته است،‌ فقط به تعبیر مسئولین شهرداری چندین بار هشدار داده شده بود؛ هشداری که هیچ وقت به اقدام منتهی نشد.همین مشکل را در شهرستان‌ها هم داریم؛ برف مازندارن، زلزله در سراوان سیستان و بلوچستان، زلزله در بوشهر، زلزله در ورزقان و غیره که متاسفانه رسانه‌های ما و مسئولان ما همزمان با بحران کارشان را شروع می‌کنند و بعضا فکر می‌کنند که بحران برای دیگران است و مرگ برای همسایه است و این بحران آخرین بحران است.

بحران‌هایی که در کشور ما اتفاق می‌افتد تقریبا شبیه هم هستند و چیز جدیدی در آن نیست و اشتباهات هم تکراری است. بحرانی که در مرکز واقع می‌شود ممکن است زودتر امکانات بسیج شود و مسئولان عکس یادگاری بگیرند و بهره‌برداری سیاسی کنند، اما اگر در بوشهر رخ دهد چون مسیر طولانی است امکانات کمتری منتقل شود و مسئولان دیرتر در محل حاضر می‌شوند. یا مثلا در ماجرای ریزگردهای خوزستان که 8 بهمن 95 اتفاق افتاد، مسئولان کم و بیش بودند اما آقای رییس جمهور در 5 اسفند و بعد از صحبت‌های مقام رهبری به خوزستان سفر می‌کند.

بنابراین من تفاوت ماهوی و جدی در مدیریت بحران پایتخت و دیگر شهرها نمی‌بینم و حتی بحران‌هایی که در پایتخت هست اگر چه به لحاظ نمایشی و حضور مسئولان و امکانات، قدری خودش را نشان می‌دهد ولی مدیریت بحران به مراتب سخت‌تر و جدی‌تر است؛ چون بیشتر افراد خود را مدعی می‌دانند و به دنبال بهره‌برداری سیاسی هستند، بخصوص اگر در آستانه انتخابات هم باشند.

رسانه‌ها باید مطالبه‌گری حرفه‌ای و مسئولانه را فراموش نکنند

این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه ما در کشور موضوعاتی راهبردی داریم، گفت: از حدود 50 بحرانی که در جهان ممکن است اتفاق بیفتد، حدود 40 بحران آن در کشور ما رخ داده یا ظرفیت رخ دادن آن وجود دارد.

وقتی ما در چنین کشوری هستیم و بحران‌ها تمام نشده، بحران دیگری رخ می‌دهد، رسانه‌ها باید مطالبه‌گری غیر سیاسی و حرفه‌ای، مسئولانه و ملی را فراموش نکنند و با وقایع موضوعات راهبردی مانند بحران برخورد روندی کنند نه رویدادی!

در حال حاضر برخوردی که رسانه‌ها دارند، نمای رویدادی و برشی و همزمان با بحران است. من می‌خواهم از همکاران رسانه‌ای سوال کنم؛ بعد از اینکه پلاسکو تمام شد یا از سال 82 که ریزگردها شروع شد و سال 89 کاملا ملموس شد، چه گزارش‌های تحقیقی، افشاگرایانه، هشداردهنده، پیشگیرانه  و آموزشی در سطح ملی و محلی تهیه شده است؟

اگر رسانه‌ها واقعا از مسئولان مطالبه می‌کردند و به آنها کمک می‌کردند و به مردم آموزش می‌دادند و مشارکت آنها را جلب می‌کردند، مدیریت این بحران ساده‌تر می‌شد.

وی افزود: اگر رسانه‌ها به وزارت نفت یادآوری می‌کردند که بخشی از بحرانی که در خوزستان وجود دارد ناشی از اقدامات ضد توسعه این وزارت‌خانه است و وزارت نفت متعهد بوده که فضای سبز را گسترش دهد یا مالچ پاشی کند که انجام نداده است، مدیریت این بحران ساده‌تر می‌شد.

رسانه های ما بیشتر دغدغه سیاسی دارند تا ملی

نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری در رسانه ها با انتقاد از پوشش اخبار در رسانه ها گفت: رسانه‌های ما معمولا درگیر برخی مسایل غیر اولویت‌دار هستند. وقتی عملکرد رسانه‌ها را تحلیل محتوا کنیم، متوجه می‌شویم که بیشتر دغدغه‌های سیاسی دارند در صورتی که ما دغدغه‌های ملی داریم، مقام معظم رهبری یکسری دغدغه های ملی دارند.

در مورد آلودگی هوای تهران هر سال در فصل زمستان مشکل وارونگی هوا را داریم. چه کسی می‌تواند تضمین کند که سال آینده این مشکل وجود ندارد؟ ما سند توسعه محیط زیست را داریم، سهم حمل و نقل و صنایع آلاینده مشخص است، دیدگاه‌های مقام معظم رهبری روشن است و ایشان صراحتا می‌گویند که آلودگی هوا راه حل دارد.

اما رسانه‌ها در مواجهه با این موضوع فقط چند روزی که این مشکل جدی می‌شود و مدارس تعطیل می‌شود، شروع می‌کنند، پلیس هم خودروهایی را متوقف می‌کند و معاینه فنی را هم جدی می‌گیرند و بعد از بحران همه چیز فراموش می‌کنند؛ در حالی که رسانه‌ها باید در طول سال پیگیر این موضوع باشند و از تجربه موفق دیگر کشورها بگویند و این مشکل را یادآوری کنند.

وقتی رسانه‌ها نتوانند وظایف قانونی، شرعی و ملی و حرفه‌ای خود را انجام دهند یعنی در بحران هستند و نمی‌توانند نیاز مخاطبان را تشخیص دهند و آن را پیگیری بکنند. همه رسانه‌ها چه قدیمی و چه نوین باید در این زمینه نقش داشته باشند. یعنی هیچ کس خودش را نباید کنار بکشد. اما اینکه کدام رسانه برای کدام مخاطب و در چه جغرافیایی نقش بیشتری دارد، به میزان مخاطبان آن رسانه، جغرافیای آن رسانه، موضوع و سطح سواد مخاطبان هم برمی‌گردد.

نصراللهی با بیان اینکه فضای اجتماعی را که گروه‌های سیاسی، گروه‌های اجتماعی و تشکل‌های سیاسی و فرهنگی و مذهبی رسمی و غیر رسمی اداره می‌کنند، گفت: با توجه به سطح کمی کاربران فضای مجازی باید از ظرفیت فضای مجازی، در مرحله قبل از بحران استفاده کرد.

ما باید از این ظرفیت استفاده کنیم چه این ظرفیت در دست فرد حقیقی و مردم باشد و چه در دست تشکل‌های رسمی. اتفاقا با پیام‌های کوتاه و مستمر و هم‌افزایی،  می‌توانند کمپین دغدغه داشتن و آموزش قبل از بحران را شکل بدهند و قبل از وقوع بحران، مشکلات مربوط به بحران را در فضای مجازی یادآوری کنند. در واقع اگر بحرانی اتفاق افتاد آنها چطور مسئولانه تر عمل کنند تا دیگر اتفاق نیفتد.

وی افزود: وقتی ما فضای مجازی را قبل یا حین یا بعد از بحران کنار می‌گذاریم و از ظرفیت آن استفاده نمی‌کنیم و این شبکه‌های اجتماعی را مطلع نمی‌کنیم و رسما اعلام می‌کنیم برای دریافت اخبار سراغ فضای مجازی نروید، این شبکه‌ها اطلاعاتشان را از ظرفیت‌های غیر رسمی به دست می‌آورند و این باعث گسترش شایعات می شود.

سهم خبرهای استانی در کشور کم است، تمام کشور تهران نیست

در زمینه گردش اطلاعات و اخبار مدل‌های مختلفی وجود دارد. یکی از مدل‌ها مرکز-پیرامون است. متاسفانه ما همین مدل را در سطح کشور می‌بینیم یعنی سهم خبرهای مراکز استان‌ها در کشور کم است یا به اندازه سهم پایتخت نیست که البته اگر هم اندازه نباشد قابل توجیه هست زیرا مرکز به خاطر تمرکز دستگاه‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی باید سهمش بیشتر باشد البته نه اینکه نامتوازن باشد و هشتاد به بیست باشد.

نصراللهی افزود: تمام کشور تهران نیست و متأسفانه این تفکر بین رسانه‌ها و مسئولان ما وجود دارد و به همین دلیل است که بحران‌هایی حتی با شدت بیشتر از بحران‌های پایتخت وقتی در شهرهای دیگر اتفاق می‌افتد سیاست بر این است که آنها را پوشش ندهند، منعکس نکنند، مگر اینکه یک حساسیت ملی داشته باشد و خودنمائی کند.

وی با تأکید بر اینکه اقدام صحیح این است که مسئولان محلی و رسانه‌های محلی به خوبی مدیریت کنند و مستمر و به موقع و درست به آن بپردازند که بحران به کل کشور تعمیم پیدا نکند،‌گفت: اما برخی موضوعات هستند که اگر چه محلی است اما کاربرد ملی و یا فراملی دارند و  باید توسط رسانه‌های ملی بازتاب داده شوند.

مثلا ماجرای اسید پاشی در اصفهان که 16 شهریور 93 اتفاق افتاد و 23 مهر ماه چهارمین اسید پاشی رخ داد اگر رسانه‌های استانی این فرصت یا اجازه را داشتند که این مسئله را عنوان کنند و یا عملکردی حرفه‌ای از خود نشان می‌دادند این بحران به یک مسئله ملی تبدیل نمی‌شد. یا ماجرای هتل تارای مهاباد که اتفاق افتاد اگر به موقع طرح می‌شد و اطلاع رسانی می‌شد، این همه شایعات منتشر نمی‌شد تا بعد هم در بحران به صورت ملی طرح شود در مواجهه با بحران‌ها راهبرد ما در درجه اول باید این باشد که وقتی یک بحران محلی است باید در همان استان حل شود.

اما اگر اجازه ندهیم که یک بحران در سطح محلی حل شود، بحران بروز ظهور پیدا می‌کند و ملی می‌شود و شایعات هم در سطح بین المللی گسترش می‌یابد. تشخیص این موضوع مثل تشخیص یک راننده حرفه ای است که تشخیص بدهد چه موقع باید سبقت بگیرد یا یک نظامی که چه زمانی باید با اقتدار عمل کند و یا یک خبرنگاری که با زیرکی تعیین کند که این مسئله محلی است یا باید در سطح ملی عنوان شود.

برخی مواقع رسانه‌های ما تشخیص می‌دهند ولی مسئولان ما سواد رسانه‌ای ندارند. این مسئله خاص مخاطبان و فعالان رسانه‌ای نیست و مسئولان ما هم باید آموزش شناخت خبر و دادن خبر و مصاحبه کردن در شرایط بحران و مدیریت بحران را ببینند. در دیگر کشورهای جهان که در مدیریت بحران موفق‌اند، علاوه براینکه روزنامه‌نگاران در کلاس‌های پوشش خبر شرکت می‌کنند، مسئولان هم یاد می‌گیرند که چطور باید خبر را عنوان کنند تا این تعارض بین مسئولان و رسانه کم شود و مسئولان هم درک درستی از کارکرد رسانه‌ها داشته باشند.

ترکیب فعلی ستاد مدیریت بحران راهگشا نیست

نویسنده کتاب مدیریت پوشش خبری بحران با اشاره به ترکیب ستاد بحران گفت: ترکیب افراد شورای تامین و ستاد بحران از مسئولان هستند نه کارشناسان و رسانه‌ها. این ستاد بحران با این ترکیب راهگشا نیست و باید بازنگری شود. مسئول اطلاع‌رسانی ستاد بحران چه کسی است؟ صدا و سیما. یک موقعی صدا و سیما قدرتمندترین رسانه بود و تنها بود و بخاطر انحصار آنجا حضور داشت.

در حال حاضر با این رقبای جدی که صدا و سیما دارد و با این آرایش جدید رسانه‌ای، آیا صدا و سیما می‌توانند در ستاد بحران با اعضایی که اغلب نگاه سخت و امنیتی دارند، ارتباط برقرار کنند؟ آیا حضور نمایندگانی از دانشگاه‌ها، خبرنگاران و افراد موفق در فضای مجازی در فرایند تصمیم گیری  ایرادی دارد؟ در استان‌ها هم همین روند حاکم است؛ در کنار نمایندگان مختلف نماینده صدا و سیما حضور دارد که متأسفانه تاثیرگذاری ندارند.

اولویت ما و راهبرد ما باید بر این باشد که بحرانی که محلی است و کالبد ملی ندارد نباید تعمیم بدهیم. تعمیم این ماجرا حتماً باید منطق و اساس داشته باشد؛ مگر بخواهیم استفاده کنیم و یا تجربه‌ای را یادآوری کنیم که مردم از آن استفاده کنند.اگر یک بحرانی را که خاص یک منطقه است و تجربه‌ای در آن نهفته نیست که مردم از آن استفاده کنند را تعمیم دهیم، نوعی بی‌مدیریتی است.

این روند یک استثناء هم دارد و آن اینکه به لحاظ رسانه‌ای و سیاسی این بحران مربوط به یک کشور و یا گروهی باشد که به لحاظ سیاسی می‌خواهیم بحران‌افزایی کنیم، می‌خواهیم برجسته‌اش کنیم، می‌خواهیم ناکارآمدی آن سازمان، گروه و یا کشور را نشان بدهیم و برعکس مدیریت خوب خودمان را در بحران مشابه بگوییم.

مثلاً در کشورهایی که دشمن ما هستند فرض اسرائیل یا آمریکا؛ با بحران آنجا موافقت داریم یعنی اگر بحرانی آنجا اتفاق بیفتد، رسانه‌های ما دوست دارند آن را بحران‌افزایی کنند آن را برجسته کنند؛ نه واقع‌نمایی، نه کوچک‌نمایی و نه انکار و سکوت بلکه بزرگ‌نمایی، آنها هم در مورد بحران کشور ما این راهبرد را دارند پس موافقت با بحران یا مخالفت با بحران یک راهبرد دوگانه است.

وی افزود: برخی مواقع ممکن است راهبرد ما در مواجهه با بحران پنج‌گانه باشد؛ انکار، سکوت، کوچک‌نمایی، واقع‌نمایی و یا بزرگ‌نمایی. اگر ما بخواهیم به کشوری که ضد ماست و بحران‌ها و ضعف‌های ما را بزرگ‌نمایی می‌کنند بپردازیم به تبع در مورد آنها بزرگ‌نمایی می کنیم. اما اگر در مورد بحران‌های انسانی و محلی کشور خودمان است نباید تعمیم بدهیم و ایجاد نگرانی کنیم.اگر در مسأله اسیدپاشی اصفهان، مسئولان نگاه بدبینانه به رسانه‌ها نمی‌داشتند و رسانه‌ها خوب مدیریت می‌کردند؛ در همان سطح محلی مدیریت می‌شد.

نقش فضای مجازی در مدیریت بحران خوزستان

نصراللهی در خصوص بحران خوزستان گفت: پدیده ریزگردها پدیده جدیدی نیست و از سال 82 در استان خوزستان خودنمایی کرده و از سال84 هم به شکل جدی مطرح شده و در فاصله سالهای 87 تا 89 هم خیلی ملموس تر از قبل خود را نشان داده و مردم کاملا این را حس کردند.در سال جاری هم در 8 بهمن 95 به دلیل تشدید بحران یعنی بارندگی و قطع برق، باعث شد عملا مراکز آموزشی، ادارات و  واحدهای تجاری آنجا تعطیل شود و مردم متحمل خسارت های زیادی شوند.

اینکه در این فاز به این شکل همه جا تعطیل شود برق، گاز و آب و همه تاسیسات قطع شود این باعث شده که فضای مجازی وارد گود شود و سونامی انتقادات و مطالبات را از مسئولان شکل بدهد.

این بار هم فضای مجازی بود که مسئولان و رسانه های دیگر را به دنبال خود کشاند. متعاقب آن مطبوعات و خبرگزاری هم وارد میدان شدند به شکل پرحجم و متفاوت یعنی نه اینکه قبلا نبودند ولی بیشتر توجیه کننده بودند بیشتر همراه مسئولان بودند اما وقتی سونامی مطالبات و انتقاد از مسئولان شکل گرفت و این موضوع مستمر و پرحجم مطرح شد آنوقت خبرگزاری ها هم همراهی کردند با فضای مجازی و وارد فاز مطالبه‌گری و انتقاد شدند و صدا و سیمای ملی و رسانه‌های ملی مثل خبرگزاری ها و مطبوعات هم در سطح ملی به این ماجرا پیوستند.

وی افزود:‌ باز تاکید می کنم کار رسانه ها بیشتر انعکاس رویدادی بود، تریبون مسئولان بودند، اما وقتی که دیدند  فضای مجازی این سونامی مطالبات و انتقادات را شکل دادند آنها هم همراهی کردند و سعی کردند عقب نمانند. همه این رسانه ها به شکل هم افزا و متراکم  و انبوه وارد ماجرا شدند، مقام معظم رهبری هم به این ماجرا واکنش نشان دادند و باعث شد، علاوه بر برخی از مسئولان و وزرا که به دلیل تشدید بحران و مطالبات به خوزستان رفتند، خود رئیس جمهور هم به همراه برخی از مسئولان 5 اسفند وارد منطقه شود.

بنابراین صحبت های مقام معظم رهبری و حضور رئیس جمهور و برخی از اقدامات باعث شد که آرامش نسبی در آنجا ایجاد شود. شاید اگر این فرمایشات مقام معظم رهبری و حضور آقای رئیس جمهور و برخی از اقدامات نبود این موضوع تبدیل به بحث امنیتی جدی می‌شد و مشکل ایجاد می‌کرد.

این استاد دانشگاه با اشاره به نظریه تاثیر سی ان ان گفت: این نظریه می‌گوید رسانه‌های خبری 24 ساعته مثل سی‌ان‌ان نقش شتاب‌زا، برجسته ساز و بازدارنده دارند؛ به اعتقاد من باید نظریه تأثیر سی‌ان‌ان را اصلاح و بخش جدیدی را به آن نظریه اضافه کنیم و آن اینکه فضای مجازی هم نقش شتاب‌زا، بازدارنده و برجسته‌ساز دارد.
یعنی شما در ماجراهای کارواش سعادت آباد، درگیری زن فومنی با ماموران سد معبر شهرداری، جان باختن دو خانم در سال92 در خیابان جمهوری، پلاسکو، اسیدپاشی، فوت مرتضی پاشایی و در ماجراهای متعدد ما می‌بینیم که این فضای مجازی است که موضع‌گیری مسئولان را شتاب داد و باعث شد که آنها وارد میدان شوند، مسئولان برا اثر این شتاب‌زدگی ممکن است تصمیمی بگیرند که غلط باشد.

اما به هر حال این فضای مجازی بود که مسئولان و رسانه‌های دیگر را وارد میدان کرد، این فضای مجازی بودند که باعث شد مسئولان برخی کارها را انجام ندهند و این فضای مجازی بود که این موضوعات را برجسته کردند؛ اگر فضای مجازی نبود مطمئن باشید که ما در خواب هم نمی‌دیدیم که یک ماجرایی در آن شهر دور دست ملی و بین المللی شود، پس فضای مجازی نقش برجسته ساز، بازدارنده و شتاب‌زا دارند.

در ماجرای خوزستان هم همین طور عمل شد. یعنی فضای مجازی پر حجم آمد و دیگران را دنبال خودش کشاند و مسئولان را مجبور به موضع‌گیری کرد و اگر همین نقش را رسانه‌های محلی اصطلاح کنند و ادامه دهند نتیجه خوبی به دنبال خواهد داشت.

چند چالش پیش روی رسانه‌های محلی

این مدرس ارتباطات در ادامه این نشست به چالش های پیشروی رسانه های محلی پرداخت و گفت:‌ روزنامه‌نگاری محلی چند چالش جدی دارند. اولین مورد، چالش اقتصادی است. عدم توازن بین هزینه و درآمد است. دلایل مختلفی هم دارد؛ بعضا به ادارات اقتصادی وابسته هستند و خبرهایی که منتشر می‌کنند توجیه کارهای غلط اداره‌هاست.

فضای مجازی و رقابت با تکنولوژی‌های ارتباطی، چالش دیگر آنهاست. یعنی آنها یک زمانی بدون رقیب بودند و هرچه که می‌خواستند در هر زمان با هر تاخیری و هر شکلی و جهت‌گیری انتشار می‌دادند.

اما امروز فضای مجازی چالشی جدی هم برای رسانه‌های محلی و هم رسانه‌های ملی است. یعنی می‌شود خبری را دیر منتشر کرد اما نمی‌شود که خبر را پوشش نداد و واقعیت را پنهان نگه داشت.

وی افزود:‌ چالش بعدی آموزش ناکافی و نیروهای غیر حرفه‌ای در رسانه‌های محلی است. این باعث می‌شود که نتوانند در این فضای رقابتی وظایف‌شان را درست انجام دهند و از رسانه‌های دیگر عقب‌تر هستند و نمی‌توانند موانع را از سر راهشان بردارند تا به هدف‌شان برسند.

چالش دیگر ساختار رسانه‌های محلی است که مربوط به قبل است و امروزه جواب نمی‌دهد.

چالش مهم دیگر اتصال به قدرت‌های محلی است. قدرت‌های محلی می‌توانند دولتی و غیر دولتی باشند و این اتصال باعث می‌شود رسانه بلندگو و پوشش دهنده رفتارهای غلط منابع قدرت باشند.

نصراللهی افزود:‌ نکته مهم دیگر، چالش‌های حرفه‌ای هستند. بخشی از این چالش‌های حرفه‌ای برمی‌گردد به آموزش ناکافی و مواردی که بالاتر گفته شد. چالش‌های حرفه‌ای باعث می‌شود که اینها در بحران‌هایی مثل سیستان و بلوچستان، خوزستان و فارس و غیره، مطالبه‌گریشان مطالبه‌گری هیجانی  و مغایر با امنیت ملی باشد. به عنوان مثال بحران خوزستان را با بحران اصفهان مقایسه می‌کنند و این باعث درگیری‌های قومیتی و بین استانی می‌شود.

در زمان بحران این چالش‌های حرفه‌ای باعث می‌شود که ورود دیرهنگام داشته باشند و پیش از بحران هم وارد نشوند و آموزش‌های لازم را به مردم ندهند و با شروع بحران کار خود را شروع و با پایان بحران به کار خود پایان دهند و نگاه روزنامه نگاری تحقیقی و تشریحی و مطالبه‌گری حرفه‌ای نداشته باشند و در سوژه‌یابی هم درست عمل نکنند.اما اگر نگاه حرفه‌ای در این رسانه‌ها باشد باعث می‌شود به سوژه‌ها خوب و به موقع بپردازند و اطلاعات خوب جمع‌آوری کنند و اخبار را به موقع منتشر کنند و جلوی بسیاری از بحران‌ها گرفته شود.اگر نگاه حرفه‌ای باشد روزنامه نگاری تحقیقی و تشریحی را خواهیم داشت و موضوع‌محور کار می‌کنیم نه رویداد محور، به توسعه همه جانبه و منافع ملی توجه می‌کنیم نه منافع سیاسی.

رسانه‌ها در بحران خوزستان بعد از ناراحتی مردم وارد فاز مطالبه‌گری شدند

عضو هیئت علمی دانشگاه عنوان گفت: اگر بحث مطالبه‌گری حرفه‌ای مطرح شود می‌توان بحث آبگیری تالاب‌ها را مطالبه کرد، می‌شود توزیع شیر و برخی تجهیزات را مطالبه کرد، می‌شود شناسایی کانون‌های داخلی و خارجی ریزگردها را مطالبه کرد. می‌توان به این موضوع پرداخت که مثلا اگر قرار بود نهال‌کاری شود چرا زودتر به مردم گفته نشد و مردم وارد فاز مشارکت نشدند، چرا وقتی مردم عصبانی و ناراحت شدند این کار صورت گرفت، کمک دولت برای دوجداره کردن پنجره‌ها مطالبه حرفه‌ای و غیر سیاسی است، سرویس‌های دوره‌ای را مطالبه کنند و بگویند که حتما نباید برق قطع شود تا سرویس انجام شود، وجود تجهیزات کافی برای شستشوی مقره‌ها را می‌توان مطالبه کرد.

اخبار بحران، به ژانر روزنامه نگاری توسعه برمی‌گردد

وی افزود:‌ بحران‌هایی که اکنون در کشور ما در حال رخ دادن است، به بحث اخبار توسعه و چگونگی مواجهه مردم و مسئولان و روزنامه‌نگاران برمی‌گردد. متاسفانه شاهد هستیم که به اسم اخبار توسعه و امیدبخش، بهره‌برداری سیاسی و ضدتوسعه می‌شود. اینکه ما بگوییم یک سدی افتتاح می‌شود، اخبار توسعه نیست! ممکن است ایجاد آن سد، محیط زیست آنجا را دچار مشکل کند. ساختن یک اتوبان وسط یک جنگل ظاهرش عمرانی است و ساخت و سازی را ایجاد می‌کند، اما ممکن است نقش ضد توسعه داشته باشد.

اخبار توسعه معیارهایی دارد که باید مدنظر قرار گیرد، مانند اینکه توجه کنیم به سابقه موضوع و تأکید کنیم به فرآیندها و اینکه این نوع کار که قبلا اتفاق افتاد چه طبعات منفی داشته است. ادعای موفق و کارشناسی بودن ماجرا را بررسی کنیم. نسبت وعده‌هایی که مسئولان می‌دهند، با آنچه که رخ می‌دهد را بررسی کنیم. به طور کلی روزنامه‌نگاری توسعه در واقع انتشار ظواهر مثبت نیست برخی مواقع ممکن است که نکات منفی را ببینید و به موقع پوشش دهید. در واقع توجه محض به حال نیست و توجه به گذشته و آینده هم هست.

روزنامه نگاری توسعه موضوع‌محور است. به چرایی و چگونگی می‌پردازد نه اینکه چه کسی چه گفته است. به ارزش‌ خبری دربرگیری خیلی توجه دارد و فقط به ارزش خبری شهرت توجه ندارد.بحران خوزستان غیر قابل پیش‌بینی نبود. اینکه سرویس‌های منظم صورت نمی‌گیرد، تجهیزات تولید، توزیع و انتقال برق و آب فرسوده است،‌ و اینکه به دلایل مختلف ممکن است به کارکنان رسیدگی نکرده باشند و آنها خوب کار نکنند و دیگر عوامل تبعات قابل پیش‌بینی دارد.

نتایج  یک تحقیق در بحث پوشش اخبار محلی و سهم آن در اخبار ملی در سیستان و بلوچستان  اینطور بوده که 88 درصد از اخبار این استان که از شبکه یک سیما پخش شده است فقط در مورد آب و هوا بوده است. استانی با این اهمیت و با طمعی که دشمنان دارند؛ رسانه ملی چه تصویری از آن ترسیم می‌کند؟ آیا این موضع واقعا امنیتی است یا ضد امنیتی؟ ظرفیت‌ها و توانایی‌ها و آرامش استان سیستان و بلوچستان را باید نشان دهیم نه اینکه هر زمان گروگانگیری و طوفان شد.

این یک نمونه از اخبار محلی است که می‌تواند کاربرد آرامش‌زا و امیدزا و فراملی داشته باشد و توجهی به آن نمی‌شود. یا در بحث سیل مازندران، 28 تیرماه 94 همه می‌دانستند که عید فطر است و حدود 50 میلیون تردد در استان‌های شمالی انجام می شود، 6 استان هم درگیر ماجرای سیل بودند و 19 نفر هم کشته شدند. ولی وقتی بررسی می‌کنیم می‌بینیم که از قبل هشدار و آموزش لازم به مردم داده نشده است.

در زلزله سراوان در سیستان و بلوچستان که در 27 فروردین 92 اتفاق افتاد،  6 دقیقه بعد از وقوع العربیه منتشر کرد. العالم 16 دقیقه بعد و شبکه خبر 20 دقیقه بعد منتشر کرده است. شبکه هامون که شبکه استانی است 60 دقیقه بعد از وقوع زلزله منتشر کرده است، مردم از رسانه‌های محلی انتظار دارند که خبرهای محلی را زود منتشر کنند ولی چرا رسانه‌های محلی این کار را نکردند؟ یا بخاطر ضعف حرفه‌ای است یا بخاطر ترس و نگرانی که دارند.

بحران در مدیریت بحران را در همه استان‌ها می‌بینیم

نصراللهی ادامه داد: ایران، تهران نیست، مشکل بحران‌ها هم خاص استان‌ها نیست. تفاوت زیادی هم در مدیریت بحران تهران و شهرستان‌ها نیست. در تهران به دلیل اینکه هیاهو و جنجال و نزدیکی وجود دارد، به نظر می‌رسد که اینجا بهتر است، در صورتی که ما واقعا بحران در مدیریت بحران را در همه استان‌ها می‌بینیم. حل این مشکل عزم ملی می‌خواهد. تغییر نگاه و راهبرد می‌خواهد و نه فقط هشدار و شعار. باید رویکرد ما در موضوعات بحرانی از سنتی به تعاملی تبدیل شود و راهبردمان از راهبرد واکنشی و انفعالی، به راهبرد فعال و فوق فعال تبدیل شود.

جهت گیری مان هم از حمایت‌گری صرف از مسئولان باید به حمایت‌گری از منافع ملی و مردم تبدیل شود.تغییر در ساختار مدیریت بحران و در رسانه‌ها و داشتن ستادهای بحران دائمی در سازمان‌ها، وزارتخانه‌های مختلف؛ چون بحران خبر نمی کند و در بحران ها همه ساختارها بهم می ریزد.

وی افزود:‌ در کشوری که این موقعیت و این ویژگی‌ها را دارد همه افراد باید آموزش مدیریت بحران ببینند. در همه دانشگاه‌ها و مدارس دروس مرتبط با مدیریت بحران و امداد و نجات تعریف شود. اگر کسی پزشکی می‌خواند، مدیریت امداد و نجات هم بیاموزد. اگر کسی مهندسی می‌خواند، در بحث ساختمان و راه‌ها و کسی که مدیریت رسانه می‌خواند در آن زمینه باید مدیریت بحران بیاموزد.در کشوری که از 50 نوع بحران دنیا 40 نوع آن را دارد نمی‌توان گفت که منتظر می‌شوم تا پزشک بیاید. همه ما باید مدیریت بحران را متناسب با رشته‌ای که داریم بلد باشیم.

این نشست به صورت زنده از طریق اینستاگرام پخش و تعدادی از خبرنگاران و فعالان رسانه ای آن را دنبال می کردند که می توانستند سوالات خود را نیز مطرح کنند.

اولین سوال را خانم مژگان رشیدی خبرنگار شبکه خبر، این طور مطرح کرد: لازمه منجر شدن هشدار به اقدام ایجاد ابزار قانونی جدی است؛ آیا ما در این حوزه با ضعف قانونی مواجهیم؟

نصراللهی: اگر مشکل قانونی وجود دارد، این مسئولیت متوجه مردم نیست بلکه متوجه مسئولان مدیریت بحران است که باید این ضعف‌ها را کشف کنند و مقررات لازم را از مراجع قانونی بگیرند. اگر منظور این پرسش شهرداری باشد، مقررات سخت و جدی وجود دارد، اگر بنا بر برخورد و مدیریت بحران به دور از بهره‌برداری‌های سیاسی و مصلحت اندیشی‌های  غیرضرور است باید همان قوانین به نفع مردم تفسیر شود.

یعنی باید در مسئله حادثه پلاسکو به دنبال این موضوع می‌بودیم که از کدام ماده قانونی استفاده کنیم تا با کمترین خسارت ساختمان را تعطیل کنیم؛ به یقین تعطیل کردن پلاسکو مانند یک جراحی است که  بدون خونریزی نیست و ممکن بود عده‌ای هم اعتراض و حتی لابی می‌کردند و برخی از افراد را واسطه قرار می‌داند و فشار می‌آوردند. اما برای حفاظت از جان و مال مردم نباید هیچ مصلحت‌اندیشی کرد و اگر قرار است که مصلحت‌اندیشی کنیم باید به نفع مردم این کار را انجام دهیم نه به نفع صاحبان منافع و سرمایه داران.

اطلاع‌رسانی پیش از بحران امیدزاست

به طور کلی مقررات نه اینکه کامل باشد اما می‌توان از مجاری مختلف مثل شورای شهر نقایص قانونی را برطرف کرد؛ اگر هم این امر محقق نشد مسئولان باید با همکاری رسانه‌ها کنفرانس و نشست تشکیل بدهند و خبرنگاران را دعوت کنید و به مردم واقعیت را بگویید و آنها را از بحران‌های پیش رو مطلع کنند.

برخلاف تصور اشتباهی که وجود دارد، این اطلاع‌رسانی امیدزاست. یعنی ما قبل از اینکه اتفاق ناخوشایندی رخ بدهد به مردم اطلاع‌رسانی می‌کنیم و به آنها هشدار می‌دهیم و از مسئولان و مردم دعوت می‌کنیم به اندازه سهمی که دارند در حل مسئله مشارکت داشته باشند.

آن کس که قانونگذار است به این امر توجه کند و زودتر قوانین لازم را تصویب کند، کسی که مسئول اجرایی است دست و دلش نلرزد و اگر واقعا قرار است بعدها اتفاق بدتری رخ دهد، زودتر این کار را انجام دهد. بنابراین اینکه بعد از وقوع بحران و داغدار شدن مردم بگوییم قانون نیست و اگر پلاسکو را تعطیل می‌کردیم تبعاتی داشت، غیر مسئولانه است.

محمد مستوری؛ خبرنگار شبکه خبر یکی دیگر از همراهان این نشست تخصصی بود که سوال خود را پرسید. وی گفت: بارها و بارها گفته شده که مدیران چطور به وظیفه شان عمل کنند اما چطور باید به اینها نظارت کرد؟

نصراللهی: رسانه‌ها مسئولیت خبر رسانی، آموزشی و نظارتی و سرگرمی دارند. هم مسئول نشاط مردم هستند و هم مسئول نظارت بر دولتمردان و دستگاه‌ها؛ خبرنگاران، روزنامه‌ها، خبرگزاری‌ها، رادیو و تلویزیون و فضای مجازی مسئول نظارت بر مسئولان هستند.

فضای مجازی اکنون بهتر از رسانه‌های رسمی این کارها را انجام می‌دهد؛ به موقع حساس می‌شود، واکنش نشان می‌دهد، مردم را با خود همراه می‌کند و منجر به سونامی مطالبات و انتقادات می‌شود. البته یک سری  اشکالات هم در این حوزه است اما نقش نظارتی مردم و فضای مجازی خیلی بیشتر است.

در کنار این نقش پررنگی که رسانه‌ها می‌توانند داشته باشند، که متاسفانه در بسیاری از موارد توجیه‌گر اقدامات غلط بعضی مسئولان هستند، دستگاههای نظارتی رسمی در کشور مانند قوه قضائیه، قوه مجریه، سازمان بازرسی کل کشور و مجلس وجود دارد.

رسانه‌ها باید به مسئولان کمک کنند و مدام به آنها یادآوری کنند و مطالبه‌گری حرفه‌ای داشته باشند و وعده‌هایشان را مدام به آنها یادآوری کنند و اگر از میدان عمل دور شدند، به شکل‌های مختلف آنها را به مسیر تحقق بخشی به وعده‌ها برگردانند. من هم معتقد هستم که با اتمام پلاسکو</font>، پلاسکو در رسانه‌ها هم تمام شد. احتمالا در برخی از مسئولان هم پلاسکو تمام شده است و این رسانه‌ها که باید پلاسکو را زنده نگه دارند تا دوباره این اتفاق نیافتد. بحران ریزگردها در خوزستان موقتا کاهش پیدا کرده است. اما در فضای رسانه‌ای و اقدام مسئولان و روزنامه نگاران نباید تمام شود.

مصطفی صالحی‌نژاد خبرنگار خبرگزاری صدا وسیما در خوزستان پرسید: با این خودسانسوری که در رسانه‌های محلی اتفاق می‌افتد باید چه کرد؟

نصراللهی: بدیهی است که این خودسانسوری وجود دارد و بویژه در استان ها خیلی دست همکاران ما در صداوسیما و مطبوعات و خبرگزاری ها باز نیست و قدرت مانور ندارند و محدوده عمل اندکی دارند. آنها به شدت تحت فشار هستند. این فشار ممکن است از طرف مسئولان رسمی دولتی یا قضایی یا از دستگاه‌های مختلف باشد. از طرفی چون این رسانه‌ها از لحاظ اقتصادی مشکلاتی دارند ممکن است از طرف صاحبان صنایع و کارخانجات تحت فشار باشند.

مجموع این چالش‌ها باعث می‌شود رسانه‌هاخودسانسوری کنند و برخی از اطلاعات را از ترس مواجه شدن با مشکلاتی منتشر نکنند.  فعالان رسانه‌ای در استان‌های مختلف باید کار حرفه‌ای را یاد بگیرند و راه‌های گریز از این فشارها را فرا گیرند و به طور کلی رسانه‌ای که کار حرفه‌ای را آموخته باشد در همین ساختار موجود هم می‌تواند به کشور مردم و مسئولان کمک کند.

وقتی رسانه‌ها مدل‌های بحران و تاکتیک‌های مختلف را بدانند، اگر مسیری بسته باشد می‌توانند از مسیر دیگری آن هدف را پیگیری کنند و مهم‌تر از همه با مسئولان گفتگو کنند و آنها متقاعد کنند که گفتن این مسئله به ضرر آنها نیست و اگر  ضرری هم متوجه مسئولان باشد میزان آن کمتر از نگفتن مسئله خواهد بود.

بخشی از فشارهایی که مسئولان به رسانه‌ها می‌آورند بر اثر مطلع نبودن از ظرفیت رسانه‌ها و اینکه رسانه‌ها می‌توانند چه کمکی به مسئولان بکنند و این فرض که رسانه‌ها می‌خواهند مُچ آنها را بگیرند و مانع عملکرد مناسب آنها می‌شوند، است.

راضیه زرگری از روزنامه شهروند: با رویداد‌ها برخورد سیاسی می‌شود. اینکه به پلاسکو پرداخته می‌شود و به خوزستان پرداخته نمی‌شود دلیل سیاسی دارد؟

نصراللهی: آنچه که مسلم است در بحران‌های مختلف برخورد رسانه‌ها و مسئولان کاملا سیاسی است. جالب است که در ماجرای پلاسکو بسیاری از مسئولانی که آمدند نه فقط برای پلاسکو که برای بهره‌برداری سیاسی آمدند. شاید حضور آنها ممکن بود به مدیریت بحران زیان برساند؛ در این مورد کسی از آنها بازخواست نکرد، ولی از مردم بابت عکس سلفی گرفتن انتقاد می‌کنند.

در مورد بحران‌های پلاسکو، مازندران، ورزقان، مهاباد و غیره، ردپای سیاسی کاری را هم در رسانه‌ها و هم در مسئولان می‌بینیم. در اتفاقی که در خوزستان افتاد اشکالی که بر محیط زیست وارد است به مراتب کمتر از اشکالی است که به وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و وزارت نفت وارد است. ولی کدامیک از رسانه‌ها و مسئولان این ماجرا را منصفانه بیان می‌کنند که سهم محیط زیست چقدر است و سهم وزارت نیرو و وزارت نفت چقدر است؟

همه به دلایل سیاسی سازمان محیط زیست را هدف قرار داده‌اند. بودجه‌ای که مربوط به گرد و غبار است به سازمان جنگل‌ها و مراتع که زیر نظر وزارت جهاد کشاورزی است، پرداخت می‌شود نه به سازمان محیط زیست. بخشی از  اشکالات که در اصفهان و خوزستان دیگر مناطق هست هم به وزارت نیرو مربوط می‌شود.

چرا سیستم ژنراتور برق و آب یکی است و چه کسی باید این ایراد را برطرف کند؟ چه سازمانی باید مقرّه‌های برق را شستشو کند؟ چه وزارت‌خانه‌ای باید تجهیزات شستشوی این مقره‌ها مانند پهپاد را فراهم کند؟ چرا شستشوی دوره‌ای مقره‌ها اتفاق نمی‌افتد؟ حتما باید برق قطع شود و این اتفاق بیافتد؟ سال گذشته چند بار این اتفاق افتاد؟ چقدر خوزستان به این دستگاهها مجهز است؟

منشأ اصلی گرد و غبار در خوزستان به خشکسالی و ندادن حق‌آبه تالاب‌ها برمی‌گردد و مربوط به سازمان محیط زیست نیست. موضوعی است که از سال 82 تاکنون هست و فقط مربوط به این دولت نیست و مربوط به دولت های قبلی هم هست.

اگر واقعا رسانه‌های ما نگاه سیاسی نداشته باشند هم اشکالات این دولت و هم اشکالات دولت‌های قبلی را می‌گویند، هم اشکالات سازمان محیط زیست، هم اشکالات وزارت نیرو، ایرادهای وزارت جهاد کشاورزی و کاستی‌های وزارت نفت را می‌گویند. به عنوان مثال وزارت نفت در تعهدش در قبال مالچ‌پاشی و توسعه فضای سبز عمل نکرد و بدون توجه به بحث‌های محیط زیست و نیازهای مردم و نگاه آینده‌نگرانه فقط یک توسعه بی‌رویه و کار یک‌بعدی انجام داد.

وحید استیری دانشجوی روابط عمومی: اینکه رسانه‌ها، ذائقه مخاطبان را به خبرهای فست‌فودی عادت داده‌اند ایرادی به مرحله بعد از بحران وارد نمی‌کند؟ آیا مخاطب امروز حوصله خواندن بسته آموزشی و تحلیل‌های مرتبط با بحران را دارد؟

نصراللهی: رسانه‌‌ها این قدرت را دارند که ذائقه مخاطب را شکل بدهند و این ذائقه را تغییر دهند و از بسته‌های  مختلف، قالب‌های مختلف و ظرفیت‌های مختلف برخوردار هستند. بنابراین اینکه بگوییم این ذائقه در زمان بحران شکل گرفته و قابل تغییر، هدایت و بهره‌برداری نیست، با واقعیت منطبق نیست. اولاً باید بپرسیم که آیا همه مخاطبان این نوع ذائقه را دارند و آیا واقعاً ذائقه‌ای که ایجاد کردیم، از لحاظ مکانیکی قابلیت دستکاری نداریم؟ مخاطب یا رسانه آن انعطاف‌پذیری را ندارد که کار دیگر را انجام دهد؟ رسانه نمی‌تواند در زمان‌های مختلف متناسب با موقعیت زمانی، مکانی و مخاطب، اقدامات متفاوت و متنوعی انجام دهد؟ قطعا می‌تواند. از طرف دیگر همه مخاطبان ذائقه فست فودی ندارند می‌توانند هر دو را داشته باشند یعنی هم ذائقه فست فودی، بسته‌ای کوتاه‌مدت، لقمه‌ای و هم تشریحی دارند.

چرا فکر می‌کنید که مردم همه یک دسته و یک قالب هستند؟ اگر رسانه‌ها نیاز و سلیقه و گرایش مخاطبان را درست و به موقع تشخیص دهند می‌توانند آن نیاز را در بسته‌بندی‌های مختلف و در زمان مناسب تأمین کنند و به آن پاسخ دهند.ما به این بسته‌بندی‌های متنوع و متفاوت و شاید طولانی‌تر، بعد و به ویژه قبل از بحران نیاز داریم. بنابراین باید موارد آموزشی را در بسته‌بندی متفاوت، جذاب، شماتیک و حتی در قالب نمایش، سریال و فیلم سینمایی و یا در قالب‌های کارشناسی متناسب با مخاطب آماده کنیم.

مژگان رشیدی خبرنگار شبکه خبر: شبکه خبر در بحران پلاسکو توانست ذائقه مخاطب را پاسخ دهد؟

نصراللهی:‌ شبکه خبر در زمینی بازی کرد که فضای مجازی و برخی از مسئولان ایجاد کردند یعنی در واقع شبکه خبر از ترس اینکه مورد انتقاد جدی قرار گیرد به جای اینکه مدیریت کند مدیریت شد! اینکه شبکه خبر باید به موقع در این حادثه اقدام می‌کرد،  انتشار می‌داد و حضور پیدا می‌کرد و عقب نمی‌ماند قابل تقدیر و انتظار است. اما اینکه ما 9 روز به صورت زنده این حادثه را پوشش دهیم، چه توقعی در مردم ایجاد می‌کند؟ شما  وقتی 9 روز پوشش زنده می‌دهید، مسئولان هم در واقع ترغیب می‌شوند عکس یادگاری بگیرند و شعارهای خودشان را بدهند، وعده‌هایی بدهند که ممکن است عملی نشود، حرف‌هایی بزنند که ممکن است تبعات داشته باشد.

اینکه دوربین از یک زاویه مرحله حین بحران را به نمایش بگذارد چه می‌خواهد بگوید؟ شبکه خبر در ازای این وقت و هزینه می‌توانست کارشناسان را دعوت کند، آسیب‌پذیری مناطق دیگر کشور را با حفظ این ملاحظه که مردم را نگران نکند، اطلاع‌رسانی کند، اینکه دیگران در مواجهه با بحران چه کردند را بگوید، اگر چه می‌کردیم، این اتفاق نمی‌افتاد را بگوید.

مهمترین اشکال ماجرا این است که شما وقتی نشان دهید که تمام تجهیزات و دستگاه‌های کشور  از جاهای مختلف آمدند که یک ساختمان را خاکبرداری کنند این توقع ایجاد می‌شود که این کار طی دو روز به پایان برسد؛ ولی اگر همه امکانات دنیا هم جمع می‌شد نمی‌‌توانست این بحران را طی 2 روز جمع کند.

بنابراین آن روی سکه این اقدام صدا و سیما می‌شود ناکارآمدی مسئولان، می‌شود نگران کردن مردم به دلیل طولانی شدن فرایند کار؛ در صورتی که وضعیت فیزیکی خیابان‌ها و نوع کار به گونه‌ای بود که هر جایی دیگر هم بود امکان طولانی شدن عملیات وجود داشت.

من به همکاران شبکه خبر پیشنهاد می‌کنم از این ظرفیت عظیم شبکه خبر استفاده کنند؛ برنامه ثابتی بگذارند و بحران‌های مختلفی که در کشور ما اتفاق افتاده و بحران‌های خارجی را مرور کنند. ضعف‌ها و قوت‌ها گفته شود و مطمئن باشند اگر این جریان‌سازی اتفاق بیفتد بهترین خدمت به مردم و نظام و رفع دغدغه‌های مقام معظم رهبری است.

صالحی‌نژاد خبرنگار خبرگزاری صدا وسیما: آیا در دنیا در چنین بحران‌هایی تجمعات مردمی هم پوشش داده می‌شود حتی اگر باعث تشنج شود؟ از طرفی خوزستان با مسائل امنیتی خارجی هم درگیر است.

نصراللهی: در پوشش خبری باید توازن را مدنظر داشته باشیم یعنی باید تمام ارزش‌های خبری را در نظر بگیریم. ولی برخی مواقع تمایل به سمت ارزش خبری استثناء است، که در واقع بیشتر زرد می‌شود. یا این قدر شهرت محور می‌شویم که همیشه  اخبار مسئولان، امام جمعه، رئیس جمهور، وزرا، استاندار، فرماندار و ناجا را پوشش می‌دهیم که این هم غلط است.

اینکه بگوییم پوشش ندهیم دچار مشکلات امنیتی می شویم، خود یک موضوع ضدامنیتی است و یک نگاه غیرحرفه‌ای و غیرمسئولانه است و تلاشی است برای سرپوش گذاشتن ضعف‌هایی که مسئولان دارند و ناکارآمدی خودشان.

کدام استان ما در حد خوزستان مشکلات امنیتی ندارند؟ ما در کردستان هم بحث قومیت‌ها را داریم، در کرمانشاه هم داریم در ایلام هم یک مسائلی داریم. در خراسان، سیستان و بلوچستان،گلستان، چهارمحال و بختیاری همینطور، اگر قرار باشد که مسئولان به بهانه‌ مصلحت‌، پشت واژه‌ امنیت خودشان را مخفی ‌کنند و به رسانه‌ها اجازه ندهند که وظایف ذاتی، شرعی، حرفه‌ای و قانونی خود را انجام دهند که کار متوقف می‌شود و شاید یکی از علت‌های ادامه بحران ریزگردها و بسیاری از بحران‌های دیگر که الان در کشور ما وجود دارد همین نگاه است.

در نقاط دیگر دنیا در چنین مواقعی اگر اعتراضی باشد پوشش داده می‌شود، ولی آن را تبدیل به فرصت می‌کنند، مثلا در ماجرای ضد وال‌استریت در لندن تظاهراتی که شد بی‌بی‌سی یک گزارش بسیار حرفه‌ای گرفته است، با پلیس، با ایرانی و غیرایرانی مصاحبه کرده است نشان می‌دهد که مردم در پارک چادر زدند، ژنراتور برق ‌آوردند، اینترنت آوردند،‌ زباله‌های خشک و تر از هم جدا می‌کنند و اینکه با یک ایرانی مصاحبه می‌کند می‌خواهد بگوید که اینجا آزادی است و مردم از ملیت‌های مختلف حق ابراز نظردارند؛ پس آن را تبدیل به فرصت می‌کنند، همان گفتمان‌های اساسی غرب یعنی آزادی بیان و محترم شمردن حق معترضان و همکاری پلیس با معترضان و معترضان با پلیس را یادآوری می‌کنند.

اگر رسانه‌های ما آموزش‌های لازم را ببینند، بهره‌برداری سیاسی نکنند و مسئولان درک و شناخت درستی از رسانه‌ها داشته باشند، می‌توانند برخی از اعتراضات را با رعایت برخی ملاحظات انتشار دهند ولی آن اصل توازن و القای بی‌طرفی را رعایت کنند، نه اینکه کاری کنند که آ‌ن منطقه و کشور را دچار بحران بیشتری کنند.

هدف در بحران‌های ملی و انسانی مدیریت بحران، امیدزایی و آرامش‌زایی است. رسانه اگر تظاهرات را پوشش بدهد باعث تخلیه شدن مردم می‌شود، مردم احساس می‌کنند که حرفشان شنیده می‌شود و این باعث می‌شود که اقدامات تخریبی انجام ندهند، اما اگر انعکاس پیدا نکند، مخفیانه اقدامات خراب‌کارانه انجام می‌دهند.

چه اشکالی دارد که رسانه تحت نظارت و با رعایت ملاحظات صدای مردم را پخش کند؟ حتی اگر مسائل غلطی را هم طرح می‌کنند مسئولان پاسخگو باشند و اگر جواب داده نشود تبدیل به شبهه، مشکل و بحران می‌شود

علیرضا دباغ ، فعال رسانه: مسئولیت‌های اجتماعی و چالش‌هایی که روزنامه نگاری تحقیقی می تواند در کشور داشته باشد چیست؟

کار رسانه‌ای و کار مسئولانه هزینه زاست. کسی که وارد این حرفه می‌شود باید هزینه‌هایش را هم قبول کند. کار روزنامه نگاری در کشور ما کار کم هزینه و بی‌هزینه‌ای نیست و برای اینکه برای کشور و مردم و نظام و انقلاب کاری انجام شود باید هزینه‌اش هم داده شود. اگر مسئولان همکاری کنند و خبرنگاران درست کارشان را انجام دهند، این هزینه‌ها کم می‌شود.

شبیر شیرزادی، فعال رسانه: در مورد آموزش رسانه‌ها در بحران چند راهکار هم ارایه دهید.

زمان بحران باید تیمی تشکیل دهیم که اخبار بازنگری شود و اطلاعات محیطی را به صورت دقیق داشته باشیم و با حضور مسئولان اطلاعات دقیقی برای تصمیم‌گیری بگیریم. رسانه‌های دشمن و شبهاتی که در ذهن مردم است را پایش کنیم و سریع جواب دهیم. سخنگویی داشته باشیم که سخنگوی همه قسمت‌های عمل کننده باشد. در زمان بحران‌های داخلی و ملی و انسانی نباید بحث‌های انتقادی طرح کنیم و اجازه بدهیم که دستگاهها کارشان را انجام دهند. فرصت برای انتقاد هست. نباید در زمان بحران کاری انجام دهیم که تاثیر بر کار عوامل عمل کننده بگذارد.

درباره هرمزبان

اخبار دیگر رسانه ها صرفاً به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آنها، الزاماً بیانگر دیدگاه های هرمزبان نیست. پایگاه خبری هرمزبان وابسته به هیچ نهاد و سازمانی نیست و با هزینه های شخصی اداره می شود. این پایگاه دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و در چارچوب قانون مطبوعات و قوانین جاری کشور به اطلاع رسانی و فعالیت خبری می پردازد. صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدی کمالی وبگاه شخصی: MahdiKamali.ir

دیدگاهتان را بنویسید