چند وقتی از ابلاغیه اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب نمیگذرد، اقتصاد مقاومتی که یکی از شاخصهای اصلی آن «آوردن تمامی ظرفیتهای کشور پای کار است». کاری که برای تحقق آن در وهله اول روحیهای جهادی در بین تمامی ارکان نظام سیاسی و اجتماعی را مطالبه میکند. اما آنچه که در این چند وقت مناظرِگَر آن میباشیم این است که نه تنها تغییری در اوضاع کشور نسبت به گذشته نمیبینیم(حداقل در ابعاد قابل ملموس)، بلکه شاهد افزایش یک روحیه تنبیلی، نفع طلبانه و سودنگری–که بعضاً به زرنگی نیز تعبیر میشود- در بین تمامی آحاد جامعه هستیم. قطعا میتوانیم یکی از علل این امر را عدم ترویج فرهنگ سازی درست روحیه جهادی و خدمتی، در این راستا از سوی نهادهای مربوطه بر اساس داشتههای سنتی و ایرانی – اسلامی خود هستیم، تا بدین وسیله بتوانیم خرد جمعی را یک دست و یک صدا در جهت اقتصاد مقاومتی و الگوی توسعه ایرانی-اسلامی به پیش ببریم و از ثمرات آن در حداقل زمان ممکن برخوردار شویم.
بر این منوال قصد داریم در این نوشتار به یک مورد از سنتها، عناصر و فرهنگ دینی گذشته خود اشاره کنیم که در راستای اقتصاد مقاومتی و الگوی ایرانی و اسلامی میگنجد و در کنار آن میتواند ما را از این روحیه خمودگی و خودبینانه که در جامعه رو به افزایش است نجات دهد. چرا که ما بر این اعتقادیم که میراث دینی ما کتاب عتیقهای نیست سرطاقچه، یا نسخهای خطیای در کتابخانه، بلکه سنت دینی آن چیزی ست که به انسان توانایی و مهارت در رسم و راههای زندگی میدهد، سنتهایی که با بازیافتن آن، میتوانند جامعه رو به انحطاط فرهنگی ما را نجات دهند. البته نباید فراموش کنیم که این بازیافتن سنت به معنای جمع کردن مرده ریگها به روش باستان شناسی نیست بلکه به معنای بازاندیشی دوباره آن و به کار گرفتن بن مایههای زنده و بالندهی سنت دینی در اندیشه و راه و رسم زندگی ست.
به عقیده نویسنده یکی از این بن مایههای اصلی نجات دهنده و رساننده ما به مقصود، روحیه خدمت به خلق است، روحیهای که دیگر کمتر شاهد ترویج آن در موسسات آموزشی و علیالخصوص در نهادهای دینی و مساجد هستیم. به گونهای که پیامبر پیامبر اکرم(ص) آن را مترادف با جهاد در راه خداوند میداند: « مَنْ مَشی فی عَونِ أخیهِ و مَنْفَعَتِهِ فَلَهُ ثوابُ الْمجاهدینَ فی سَبیلِ الله»(ثواب الاعمال، ص 340) «کسی که برای کمک به برادر خود و سود رساندن به او اقدام کند، پاداش مجاهدان در راه خدا به او داده خواهد شد». به نظر میرسد این همان روحیهای ست که میتواند با زنده کردن آن در جامعه، تمام ظرفیتهای کشور را به حداکثر رساند. چرا که در جامعهای که مردم کمک نکردن به خلق و ارباب رجوع را نوع زرنگی میدانند و تنها نفع خود را در هر شرایطی میجویند، چگونه میتوان از آن اجتماع انتظار روحیه جهادی و ایثار گری در راه کشور و به حداکثر رساندن تواناییها در خدمت به نظام حکومتی داشت. و یا در حالی که پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «مَنْ قَضی لأخیهِ المؤمنِ حاجةً کانَ کمَن عَبَدَ اللهَ دَهرَهُ»( امالی شیخ طوسی، ص 481، ح 1051) «هر کس یک نیاز برادر مومن خود را برآورد، مانند کسی است که عمر خویش را به عبادت خدا سپری کرده باشد»، ما همچنان در سیستم اداری خود هرروزه باز بینی میکنیم که بعضی افراد مومن و متدین از این جمله پیامبر بیخبرند و عبادت و انجام مناسک در اول وقت را، که باز نفع شخصی در آن قالب است، به انجام امور ضروری اداری و خدمت به خلق الله ترجیح میدهند که این خود علاوه بر ایجاد تاخیر و نارضایتی در بین متقاضیان، مشکلات دیگری به همراه میآورد و راه را برای افراد سودجو و ریاکار باز میگذارد که بتوانند بیشتر از کاری که بابت آن از بیت المال پول میگیرند فرار کنند و علاوه بر اینها این خود مروج همان روحیه سودجویی است که ابتدا به خود نگاه میاندازد تا توجه به مصالح جمعی. در حالی که حتی امام کاظم نیز قبولی اعمال را مستلزم بر خدمت به خلق میدانند: «اِنَّ خَواتیمَ أعمالِکُم قَضاءُ حَوائجِ إخوانِکُم والإحسانِ إلیهِمْ ما قَدَرْتُم و الاّ لَمْ یُقْبَلْ مِنْکُم عَمَلٌ»( بحار الانوار، ج 75، ص 379) «همانا مُهر قبول اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکی کردن به آنان در حد توانتان است و الا (اگر چنین نکنید)، هیچ عملی از شما پذیرفته نمی شود». همچنین مشاهده روز افزون روحیه گرفتن ترفیع و افزایش حقوق به هر نحوری در بین مدیران کشوری به جای خدمت به خلق و توجه به مصالح جمعی، میتواند از نتایج و مضرات همین عدم توجه به این سنت دینی و بازتولید و ترویج آن از سوی نهادهای مربوطه باشد، که نتنها عیناً مخالف با روح اقتصادی مقاومتی ست که رهبری مدنظر دارد، بلکه همچون موجی سونامی وار جامعه را رو به انحطاط میکشاند.
بدینتریب اینها همگی نشان از عدم ترویج درست این فرهنگ روحیه خدمت به خلق است که اسلام سراسر بر آن تاکید دارد. به نظر میآید با ورود به عصر مدرنیته و تدرویج نادرست و یا عدم ترویج فرهنگ دینی در راستا مصالح جمعی و نه فردی، در نهادهای مختلف آموزشی و به خصوص در موسسات و مکانهای دینی، فرهنگ خدمت به خلق جامعه اسلامی ما رو به انزوا میرود و عناصر این فرهنگ، ارزش خود را به مرور از دست میدهند و در قبل آن اجتماع آزار میبیند. در چنین شرایطی نیز هرگز نباید منتظر تحقق اقتصادی مقاومتی بود که اولین مولفه آن داشتن روحیه از خودگذشتگی و خدمت به خلق است.
نویسنده:
وحید بهرامی عین القاضی: دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
انتهای متن/