خبر فوری

خودمان دست بکار پیشرفت فرهنگ جامعه شدیم

به گزارش پایگاه خبری هرمزبان اخبار هرمزگان به نقل از گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، محمد توانا حسینی، جوان کردی است که در شهرستان مرزی مریوان با دستان خالی کار بزرگی کرده است. این جوان و فعالیتش را می‌توان مصداق کار فرهنگی ‌«آتش به اختیار‌» دانست. وی و همسر محترمش بدون اینکه منتظر باشند تا نهاد‌های فرهنگی دولتی برای روستای‌شان کاری انجام دهند، خودشان آستین همت را بالا زده و امروز کتابخانه‌ای که با دستان خالی ایجاد کرده‌اند، عنوان یکی از 10 کتابخانه برتر ایران را به دست آورده است. محمد توانا حسینی در این روزها به خاطر دو اتفاقی که برایش افتاده است، به چهره‌ای رسانه‌ای تبدیل شده است. این فعال فرهنگی در گفت‌و‌‌گو با ‌«جوان‌» درباره این دو اتفاق توضیح می‌دهد.

بگذارید برای شروع این سؤال را بپرسم که چرا از این همه فعالیت فرهنگی و هنری سراغ ایجاد کتابخانه رفتید؟

از اوایل دوران دبیرستان به مطالعه و خواندن کتاب علاقه‌مند بودم و بعد از ورود به دانشگاه و تا همین امروز که هنوز هم دانشجوی دانشگاه فرهنگیان هستم این علاقه در من وجود دارد؛ با این تفاوت که ورود به دانشگاه باعث شد آنچه را در درونم وجود داشت، به عرصه عمل برسانم و در جامعه عملیاتی کنم.

کتابخانه چطور شکل گرفت؟

نام روستای من سردوش در شهرستان مریوان است. برای شروع کار کتابخانه از یک اتاق کوچک در روستا با 17 جلد کتاب شروع کردم. اوایل کار هم خودم تنها بودم و بعد جوانان علاقه‌مند به کتاب و کتابخوانی به کتابخانه مراجعه کردند و توانستیم از نهادها و خیرین کمک بگیریم تا اینکه کتابخانه را به طبقه دوم مسجد روستا بردیم و اکنون 5 هزار و 500 جلدکتاب داریم.

این فرآیند ، چقدر طول کشید؟

اولین اقدام برای راه‌اندازی کتابخانه در تابستان 94 بود، بعد مشکلی در کار وقفه انداخت و دوباره در 17 فروردین 94 کتابخانه را راه‌اندازی کردم. در تابستان همان سال بود که به طبقه بالای مسجد آمدیم. ابتدا 10 نفر عضو کتابخانه بودند ولی الان بیش از 100 کودک در روز برای کلاس‌های فرهنگی که در کتابخانه برگزار می‌شود به اینجا می‌آیند. روستای ما در مجموع هزار و 500 نفر جمعیت دارد و هم اکنون 140 نفر عضو کتابخانه هستند. در کتابخانه هم کلاس هایی مانند روخوانی قرآن و تجوید، بهداشت و اخلاق برگزار می‌کنیم که جوانان و بچه‌های روستا به آن علاقه‌مند هستند.

همه کار‌های کتابخانه را خودتان انجام می‌دهید؟

خودم مسئول کتابخانه هستم، اما یک انجمن 10 نفره داریم که پنج نفر پسر و پنج نفر دختر هستند. هر کدام از اعضای این انجمن مسئول یکی از کلاس‌هایی است که در کتابخانه برگزار می‌کنیم. هیچ کدام از این بچه‌ها هم حقوقی نمی‌گیریند و کاملاً به صورت خیریه کار می‌کنند. ما سال 95 جزو 10 کتابخانه برتر کشور شدیم و در مراسمی که در تهران برگزار شد کتابخانه‌مان تقدیر شد. همچنین عنوان فعال‌ترین کتابخانه غرب کشور را داریم.

گویا از مصادیق ‌«آتش به اختیار‌» هستید!

بله، این را باید بگویم که اهدای قرآن از سوی مقام معظم رهبری که بزرگ‌ترین کتاب جهان است، نشان‌دهنده توجهی است که ایشان به کار فرهنگی ما در این روستا، دارند و از ایشان به خاطر این توجه‌شان تشکر می‌کنم. امیدوارم با وجود این قرآن بتوانیم کار‌های بیشتری برای کتابخانه انجام دهیم.

به نظرم آتش به اختیار فرهنگی یعنی اینکه شخص برای پیشرفت فرهنگ جامعه منتظر نهادهای احتمالاً منفعل فرهنگی نشود و خودش شروع به کار کند. انگیزه درونی که می‌تواند این کار را جلو ببرد و حسی که برای انجام کار فرهنگی به وجود می‌آید، خیلی ارزشمندتر و بالاتر از پول است.

اهدای قرآن تقریظ شده از سوی مقام معظم رهبری به شما و همسرتان بعد از داستان جالب ازدواج‌تان پیش آمد. درباره ازدواج تان توضیح دهید.

در منطقه ما رسم است که حداقل 10 تا 15 میلیون تومان برای مراسم ازدواج در نظر می‌گیرند. در واقع این هزینه‌ها به نوعی سختگیری نیز است که باعث می‌شود بسیاری از جوانان به خاطر بی‌پولی نتوانند ازدواج کنند. ما برای همین تصمیم گرفتیم هزینه ازدواج مان را 6 میلیون تومان در نظر بگیریم که کمترین مقدار در این منطقه است. برای اینکه خودم مسئول کتابخانه و مدعی انجام کار فرهنگی هستم، گفتم کاری برای فرهنگ انجام دهیم. چون در ماه رمضان نیز بود تصمیم گرفتیم بخشی از این پول را به نیازمندان اهدا کنیم. این کار را برای ترویج ازدواج ساده و ساده‌زیستی انجام دادیم. از طرفی هم برای ترویج کتابخوانی مراسم ازدواج را با حضور اهالی روستا و اعضای کتابخانه در محل کتابخانه برگزار کردیم و بخش دیگری از پول ازدواج را برای خرید حدود 50 جلد کتاب برای کتابخانه اهدا کردیم. به نظرم می‌شود با صرف‌نظر از برخی هزینه‌های اضافه به کار فرهنگی بیشتر پرداخت.

شغل و محل درآمدتان چیست؟

چون دانشجوی تربیت معلم هستم، ماهانه 250‌هزار تومان دریافتی دارم که شکر خدا با همان زندگی‌مان می‌گذرد.

با 250 هزار تومان چطور زندگی می‌کنید؟

این لطف خدا است و تلاش کرده‌ام که از همین حقوق هم بخشی را برای کار کتابخانه هزینه کنم. نه تنها من بلکه بقیه اعضای انجمن هم به نیت کار فرهنگی در کتابخانه فعالیت داریم.

درباره دومین اتفاق مهم این روزهای زندگی‌تان یعنی اهدای قرآن از سوی مقام معظم رهبری بگویید!

10 تیرماه بود که زنگ زدند و گفتند برای جلسه با دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی به تهران بیایید. از جزئیات جلسه هم چیزی نگفتند، پرسیدم به خاطر دوری راه و هزینه سفر، اگر کار واجبی نیست نیاییم! چون اصرار کردند که حتماً باید باشید، گفتم قطعاً موضوع مهمی است و 12‌تیر به تهران آمدم. بعد‌از‌ظهر بود که آقای مختارپور بعد از مطرح کردن موضوع کتابخانه‌های روستایی، گفتند وقت اهدای جوایز است. اولین جایزه هم همین قرآن مجید بود که به من دادند. آقای مختار‌پور گفتند می‌توانی حدس بزنی چه جایزه‌ای برایت گرفته‌ام؟ گفتم نمی‌توانم، گفت فکر نکنم اصلاً بتوانی حدسش را هم بزنی، حتی معاونان نهاد هم نمی‌دانند که چه چیزی برایت گرفته‌ام. بعد قرآن را دادند و گفتند نوشته زیر جلد آن را بخوان.

چه چیز نوشته شده بود؟

دستخط نوشته شده بود ‌«اهدا به زوج عزیز کتاب‌دوست ان‌شاء‌الله مبارکتان باشد». یک امضا هم داشت که نتوانستم بخوانم. آقای مختارپور گفت امضا را هم بخوان، نگاه کردم، ولی باز هم نتوانستم بخوانم، که ایشان گفت نوشته شده است ‌«سید علی خامنه‌ای»، باورم نمی‌شد که رهبر انقلاب این هدیه را برای من فرستادند.

کار فرهنگی که انجام داده‌اید از سوی مقام معظم رهبری دیده شده است. پس کار خالصانه‌تان مهجور باقی نمانده. الان چه انتظاری از نهادها دارید؟

واقعاً نمی‌توانم بگویم که در دیگر مناطق ایران مثل این کار انجام نشده یا نمی‌شود ولی شاید ما جزو نوادر باشیم. روستای ما روستایی مرزی است، به غیر از من 10 نفر با وجود مشکلات اقتصادی که دارند دست به این کار زده‌اند. خودم که دانشجو هستم بارها پیش آمده که برای کارهای کتابخانه از کلاس‌های دانشگاهم زده‌ام، باقی افراد انجمن هم همین طور هستند. شاید به نظر برسد که جوان‌ها بیشتر به فکر خوشگذرانی هستند اما اینجا جوانانی را داریم که برای کمک به فرهنگ جامعه از خوشی‌های خودشان زده‌اند. در مرحله اول می‌خواهم کمک کنند تا بتوانیم برای کتابخانه ساختمانی جداگانه بسازیم تا بتوانیم برخی فعالیت‌های فرهنگی را که در مسجد فضا برای انجامش نیست، انجام دهیم. بعد هم برای این 10 نفر درخواست داشتم تا چیزی به عنوان کمک هزینه تعلق بگیرد.

منبع: روزنامه جوان

 

مطلب فوق مربوط به سایر رسانه‌ها می‌باشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است.

بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی

درباره هرمزبان

اخبار دیگر رسانه ها صرفاً به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آنها، الزاماً بیانگر دیدگاه های هرمزبان نیست. پایگاه خبری هرمزبان وابسته به هیچ نهاد و سازمانی نیست و با هزینه های شخصی اداره می شود. این پایگاه دارای مجوز رسمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و در چارچوب قانون مطبوعات و قوانین جاری کشور به اطلاع رسانی و فعالیت خبری می پردازد. صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدی کمالی وبگاه شخصی: MahdiKamali.ir

دیدگاهتان را بنویسید