خبر فوری
غزلیات حافظ شیرازی اشعار حافظ عزل حافظ

غزل شماره 192 حافظ/ سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟

هرمزبان – غزل شماره 192 حافظ شیرازی با مصرع آغازین «سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟» را می توانید در ادامه مطالعه کنید.

سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟
همدمِ گل نمی‌شود یادِ سَمَن نمی‌کند

 

دی گِلِه‌ای ز طُرِّه‌اش کردم و از سرِ فُسوس
گفت که این سیاهِ کج، گوش به من نمی‌کند

 

تا دلِ هرزه گَردِ من رفت به چینِ زلفِ او
زان سفرِ درازِ خود عزمِ وطن نمی‌کند

 

پیشِ کمانِ ابرویش لابه همی‌کنم ولی
گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند

 

با همه عطفِ دامنت آیدم از صبا عجب
کز گذرِ تو خاک را مُشکِ خُتَن نمی‌کند

 

چون ز نسیم می‌شود زلفِ بنفشه پُرشِکَن
وه که دلم چه یاد از آن عَهدْشِکَن نمی‌کند

 

دل به امیدِ رویِ او همدمِ جان نمی‌شود
جان به هوایِ کویِ او خدمتِ تن نمی‌کند

 

ساقیِ سیم ساقِ من گر همه دُرد می‌دهد
کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمی‌کند؟

 

دستخوشِ جفا مَکُن آبِ رُخَم که فیضِ ابر
بی مددِ سِرشکِ من دُرِّ عَدَن نمی‌کند

 

کُشتهٔ غمزهٔ تو شد حافظِ ناشنیده پند
تیغ سزاست هر که را دَرد سخن نمی‌کند

 

 

غزل شماره 190 حافظ/ کِلکِ مشکین تو روزی که ز ما یاد کند

غزل شماره 191 حافظ/ آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری کند

درباره تحریریه خبر هرمزبان

اخبار دیگر رسانه ها صرفاً به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آنها، الزاماً بیانگر دیدگاه های هرمزبان نیست. ---- صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدی کمالی وبگاه شخصی: MahdiKamali.ir

دیدگاهتان را بنویسید