صادق چراغی هشدار داد: همانطور که به اشعار کهن بیتوجه هستیم به سازهای نواحی نیز بیتوجهایم. باید از اینها بهتر استفاده کنیم و آنها را به کار ببندیم.
25 اردیبهشت ماه روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی بود اما در زمینه موسیقی ایرانی کارهای محدودی بر اشعار فردوسی انجام گرفته است. از جمله این کارها که در دهه گذشته منتشر شده آلبومی به نام «از خشت و خاک» به آهنگسازی صادق چراغی و خوانندگی علیرضا قربانی خواننده نامآشنای موسیقی سنتی ایران است. ایکنا به گفتوگو با این آهنگساز نشسته است.
صادق چراغی پیرامون آلبوم «از خشت و خاک» و نحوه شکل گرفتن آن چنین توضیح داد: در دهه 70 دل مشغولی من شاهنامه فردوسی بود و این کار در آن دهه نوشته شد. در یاد دارم در آن روزگار پیرامون فردوسی با دوستان بحث و گفتوگویی با موضوع جایگاه فردوسی در زندگی ما داشتیم که پیگیری همین بحثها و گفتوگوها منجر به تولید این اثر شد. آن سالها ما برای تولید این اثر مشکلاتی داشتیم. در آغاز دهه 80 دنبال پشتیبان بودم که بتوانم این کار را تولید کنم و چون قطعات برای ارکستر نوشته شده بود به تنهایی این کار را نمیتوانستم تولید کنم. در سال 82-83 یکی از دوستان من در بنیاد رودکی چراغ سبز نشان داد که میشود این کار را تولید کرد. در آن موقع بر روی اشعار فردوسی هنوز کاری انجام نشده بود و آنها هم به همین علت با احتیاط عمل میکردند و در انجام دادن آن در شک بودند. خوشبختانه بُعد فرهنگی کار بیشتر مورد توجه قرار گرفت و پذیرفته شد. آن موقع در اساسنامه بنیاد رودکی به نمونهسازی در کارهای هنری تاکید شده بود. نمونهسازی به معنای کاری است که کمتر انجام شده باشد.
وی پیرامون این آلبوم ادامه داد: سازبندی این آلبوم اتفاق جدیدی بود. من میخواستم همپای اشعار آن که قدیمی بودند؛ سازها نیز همینطور باشد و دنبال سازهایی بودم که صدای قدیمیتری بدهند و از آوردن هر ساز جدید به ویژه سازهای غربی به شدت دوری میکردم. هدف من این بود که به سازهایی بپردازم که کمتر به آنها توجه میشود و به شعرایی که کمتر به آنها پرداخته میشود بپردازم.
وی افزود: خوشبختانه این کار در آن سال از کارهای پرفروش بود و با اینکه آقای قربانی در آن زمان هنوز آنطور شناخته شده نبود ولی این کار بسیار مورد توجه قرار گرفت و در رسانهها خیلی پخش شد. مردم استقبال خوبی کردند و بنیاد رودکی هم به آن هدف نمونهسازی رسید. این کار علاوه بر مردم در بین هنرمندان هم دیده شد و بر اساتید خود من هم تاثیرگذاشت و تشویق شدند که از این دست کارها انجام دهند. برای مثال آلبوم آقای ناظری با اشعار فردوسی هشت سال بعد و آقای متبسم با صدای همایون شجریان و اشعار فردوسی 10 سال بعد از این آلبوم آثار خود را تولید کردند.
آهنگساز آلبوم «از خشت و خاک» درباره علت کم استفاده کردن از اشعار فردوسی در آثار موسیقیایی چنین گفت: ما این مشکل را فقط در رابطه با فردوسی نداریم؛ برای مثال در رابطه با رودکی، نظامی و… نیز یا بسیار اندک استفاده شده یا اصلاً به آنها پرداخته نشده است. من همه علتها را نمیتوانم بیان کنم اما شاید بخشی از آن به تنبلی ما برمیگردد. این موضوع فقط در رابطه با فردوسی نیست و در رابطه با شاعران دیگر هم صدق میکند. این کار از زمان شروع تا پایان حدود هشت سال وقت من را گرفت. کمتر کسی حاضر است که هشت سال وقت بگذارد و این اشعار را مطالعه کند. اشعار شاهنامه در این آلبوم به صورت موضوعی دستهبندی و انتخاب شده است. به یاد دارم بعضی از دانشجویان ادبیات میگفتند که این اشعار برای فردوسی نیست و چطور ممکن است که اینطور باشد! ولی وقتی که من کدها، نشانهها و صفحاتی که این اشعار را برداشتم نشان دادم و سند آوردم آنها هم قبول کردند.
این آهنگساز در ادامه افزود: ما در ایران با دو گروه مواجه هستیم؛ عدهای از تنبلی کاری انجام نمیدهند و فقط حرف میزنند و عدهای مثل ایرج و محمود افشار زیادی پرکارند. هدف من این بود فقط از فردوسی تعریف نکنیم؛ او را به متن زندگی بیاوریم. حداقل اول از همه برای خود من فردوسی از حالت دکور خارج شد و در متن زندگیم حضور پیدا کرد.
چراغی بر این نکته تاکید که در موسیقی ایرانی بر روی یک شعر دهها کار ساخته شده ولی از برخی شاعران مثل فردوسی، رودکی، نظامی و… یا اثری نیست یا بسیار اندک است. حتی از حافظ هم اشعار کمتر استفاده شده انتخاب نمیشود و اشعاری که در قبل بسیار کار شده دوباره کار میشود.
وی پیرامون استفاده از سازهای محلی در این آلبوم شرح داد: شاید این باز میگردد به آزمونی که من برای خودم تعریف کردم و سی الی چهل سال از عمر خودم را صرف آن کردم. همانطور که قبلتر گفته شد ما در بخشهایی از فرهنگ کم کاری داریم. ما سازهایی داریم که به آنها نیز توجه لازم و کافی نداریم. سازهای دستگاهی به وفور در انواع کارها استفاده میشود ولی ما سازهایی داریم که مثل اشعار شاهنامه آنها زیاد مورد استفاده واقع نشده و کنار گذاشته شدهاند.
این آهنگساز پیرامون تاثیرگذاری آلبوم خود افرود: این کار به نظرم بیتاثیر نبود و بعد از آن گروههایی در زمینه موسیقی جدی و پاپ شکل گرفت که از سازهای محلی استفاده کردند و برداشت عمومیتر و اجراییتری از این سازها داشتند. من در این کار همه سازهای دستگاهی مثل تار، سهتار، سنتور، تمبک و… را عامدانه حذف کردم تا کارایی سازهای محلی را نشان بدهم و نوعی سازبندی جدیدی ارائه کنم.
این آهنگساز پیرامون تجربه جدید خود از کار بروی اشعار فردوسی افزود: کار دیگر بر روی فردوسی انجام داداهام؛ اما بسیار دوست دارم با همراهی و همکاری دیگر هنرمندان فارسیزبان کشورهای همسایه تولید بشود و میدانم که این کار قابلیت و گنجایش آن را دارد و میتواند اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
وی در پایان افزود: درکل به نظرم باید با این میراث بزرگ جدیتر برخورد کنیم و تنها در سخن ارج ننهیم و در عمل هم از آن استفاده کنیم؛ آنها را نباید کنار گذاشت. ما همانطور که به اشعار کهن بیتوجه هستیم به سازهای نواحی نیز بیتوجهایم. باید از اینها بهتر در آثار خود استفاده کنیم و آنها را به کار ببندیم. متاسفانه بسیار دیدهام که در روستاها جوانان ساز محلی خود مثل ساز رباب را کنار گذاشتهاند و به سمت سازهای دیگری چون گیتار رفتند. این یک زنگ خطری بر بیسیاستیها و بیتدبیریهاست. امیدوارم که دیر به خودمان نیاییم.
گفتوگو از سجاد محمدیان انتهای پیام
منبع: ایکنا
hormozban هرمزبان ivlcfhk اخقئخظذشد