یک رماننویس گفت: ظرفیت پرداختن و نوشتن درباره حج بسیار بالاست، اما رماننویسهای ایرانی درباره حج چندان ننوشتهاند و میتوان گفت از نظر ادبیات خلاقانه و خیالی اثری نداریم.
ابراهیم اکبریدیزگاه، رماننویس در گفتوگو با ایکنا درباره کتاب «بَکّه» که به تازگی از سوی نشر معارف منتشر شده است، گفت: بکّه به دو معنا به کار رفته است که با هم ارتباط دارند. عدهای این کلمه را که ریشه سریانی دارد، به معنای گریستن میدانند. همچنین در منطقه اورشلیم هم درهای به نام «وادی بکه» هست که به خاطر مصیبت وارده آنجا گریه میکنند. معنای دیگر هم از ازدحام و درهم شدن و له شدن میآید. شاید به این دلیل خانه کعبه را بکّه میگفتند که حاجیان در آنجا ازدحام دارند. من هر دو معنا را مورد توجه قرار دادم. اما بیشتر معنای دوم را مد نظر داشتم.
وی افزود: وقتی یک اتفاق و حادثهای رخ میدهد، پس از آن روایتها و گزارشها بیان میشود. در ماجرای منا هم آثار بسیاری نوشته و منتشر شده است، اما به نظر میرسد باید آن را با تأنی و تأمل روایت کرد، زیرا بعد از چند سال ابعاد تازهای از آن روشن میشود. اهمیت موضوع هم از این حیث است که بسیاری از مردم از بین رفتند و تاحدودی نحوه مردن آنها روایت شده است و مسئولان باید در این روایتها بیندیشند و در تعامل خود با کشورها همه جوانب را درنظر بگیرند و بسنجند.
اکبری دیزگاه ادامه داد: یک واقعه تاریخی زمانی تاریخی میشود که حداقل ۳۰ سال از آن گذشته باشد تا عمق و تأثیر آن روشن شود. مسائلی که در روزهای اول درباره یک واقعه مطرح میشود گزارش و خبر است و بعد از آن بستگی به هنر نویسندگان دارد که با ماجرا چگونه مواجه شوند و آن را روایت کنند. ممکن است بخشی از جزئیات فراموش شود. اما وقتی شاهدان از آن واقعه روایت میکنند با تأمل و تعمق بیشتری همراه خواهد بود و دیگر هیجان روزهای اول را ندارند.
وی درباره ساختار کتاب «بکه» گفت: زمانی که میخواستم کار نوشتن درباره ماجرای منا را آغاز کنم، قصدم نوشتن رمان بود و اگر امکانات و شرایط آن فراهم شود مینویسم. زیرا کار اصلی من نوشتن رمان است و مصاحبهها را هم با این نیت گرفتم. فعلاً تصمیم گرفتم این روایتها را جوری تنظیم کنم که بر آن اتفاق شهادت بدهند.
نویسنده رمان «شاهکشی» ادامه داد: این روایتها را ثبت و ضبط کردم تا تبدیل به روایتهای خواندنی، جذاب، گیرا و موجز کنم. این کتاب یک پیش روایت دارد که در آن به چگونگی ثبت و ضبط روایتها پرداخته شده است. این روایتها از یک، ماجراست، اما نگاهها و روایتها جزئیات متفاوتی دارند. پس از تنظیم متن روایتها، اغلب آنها بسیار حجیم بود، بنابراین سعی کردم روایتها مکمل هم باشند، یعنی موضوعی که در یکی آمده، در دیگری حذف شده است تا از تکرار پرهیز شود.
وی در ادامه به چگونگی پیدا کردن راویان اشاره کرد و گفت: من در سازمان تبلیغات اسلامی به طور اتفاقی با یک روحانی آشنا شدم و اولین مصاحبه را با وی انجام دادم. در واقع در مجموع ۱۲ راوی پیدا کردم که هر راوی نفر بعدی را معرفی میکرد که، یا خود در آن ماجرا بوده و یا از نزدیک شاهد اتفاقات بوده است. یکی از مصاحبهها که مفصل بود در این روایتها نیامده است، زیرا ماهیت آن قدری متفاوت بود و باعث میشد، انسجام متن از بین برود.
وی در پاسخ به اینکه به نظر میرسد رمان را به بعد از سفر حج یا عمره موکول کردهاید، گفت: در بخشی از مسیر اعمال حج، حدود ۵۰۰ حاجی ایرانی و بسیاری از حاجیان کشورهای دیگر جان خود را از دست دادند و من از طریق تصاویر نتوانستم این فضا را حس کنم. با وجود اینکه برخی میتوانند با خیالورزی به این مسئله بپردازند. اما حس میکنم اگر به این صورت به نوشتن بپردازم یک رمان بیتأثیر و خنثی خواهد بود.
نویسنده رمان «برکت» در ادامه بیان کرد: شیطان یکی از شخصیتهای مهم در قرآن بوده، اما در ادبیات ما چندان به آن پرداخته نشده است، در حالی که همواره شیطان در ادبیات برایم مسئله بوده است؛ بنابر این من با این نگاه میخواستم رمان را بنویسم. زیرا نقطه عینی مواجهه ما با شیطان سفر حج است.
وی به ظرفیت پرداختن به فاجعه منا در ادبیات اشاره کرد و گفت: این مسئله از یک سو فاجعه انسانی و از سویی یک مسئله سیاسی است و همچنین ابعاد الهیاتی دارد؛ بنابراین ظرفیت پرداختن به آن بسیار بالاست. اما رماننویسهای ایرانی درباره حج چندان ننوشتهاند و از نظر ادبیات خلاقه و خیالی اثری نداریم یا بسیار انگشتشمار است و فقط یک اثر از خانم سمیه عالمی را در این زمینه به خاطر دارم.
گفتوگو از سمیه قربانی انتهای پیام
منبع: ایکنا
hormozban هرمزبان ivlcfhk اخقئخظذشد