خبر فوری
رمان «حاء. سین. نون» به قلم سیدعلی شجاعی و «گناه زیبایی» به قلم سیدمحمد سادات اخوی دو رمان خواندنی در معرفی امام حسن(ع)

رمان «حاء. سین. نون» به قلم سیدعلی شجاعی و «گناه زیبایی» به قلم سیدمحمد سادات اخوی دو رمان خواندنی در معرفی امام حسن(ع)

هرمزبان – رمان «حاء. سین. نون» به قلم سیدعلی شجاعی و «گناه زیبایی» به قلم سیدمحمد سادات اخوی دو رمان خواندنی در معرفی امام حسن(ع) هستند.

به گزارش پایگاه خبری هرمزبان، یکی از نزدیک‌ترین راه‌ها برای رسیدن به سبک زندگی اسلامی، مطالعه سیره و روش زندگی اهل‌بیت(ع) است که باید در برنامه روزمره همه ما قرار گیرد چرا که رسیدن به این هدف بدون درک زندگی حضرات معصوم(ع) امکان‌پذیر نیست.

از طرفی یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین بخش‌های تاریخی صدر اسلام، زندگی امام حسن مجتبی(ع) و ماجرای صلح آن حضرت با معاویه و کناره‌گیری اجباری ایشان از صحنه خلافت و حکومت اسلامی است که در برهه‌های مختلف مورد بحث و نظر مردم بوده و هست و می‌تواند الگوی خوبی برای برخی دوره‌های مبتلابه جامعه باشد.

در همین راستا و به مناسبت شهادت کریم اهل‌بیت(ع)، حضرت امام حسن مجتبی(ع)، امام دوم شیعیان، خواندن دو رمان بسیار خواندنی با محوریت و موضوع این امام بزرگوار که از بین تمام آثار داستانی درباره حضرت امام حسن(ع) با اقبال بیشتری مواجه شده است را به مخاطبان ایکنا پیشنهاد می‌دهیم.

«حاء. سین. نون»

رمان «حاء. سین. نون» از آثار داستانی متقدم با محوریت کریم اهل‌بیت(ع) و روایتی از زندگانی امام حسن مجتبی(ع) در بستر زمانی شهادت حضرت امیرالمومنین علی(ع) و آغاز خلافت امام(ع) تا شهادت ایشان و با محوریت صلح است.

سیدعلی شجاعی در این رمان که در بیست و پنجمین دوره جایزه کتاب فصل، به‌عنوان اثر برگزیده در حوزه رمان انتخاب شده، با رفت‌وبرگشت‌های راوی میان دو جبهه امام(ع) و معاویه و بازسازی و بازیابی اهداف و افکار و شخصیت معاویه، تصویری جدید از صلح امام حسن(ع) را به مخاطب ارائه می‌دهد.

نویسنده در آغاز این اثر آورده است: «و خداوند را آیه‌ای است، که نازل شد به آغوش پیامبر: حاء. سین. نون. ذِکرُ رحمَتِ رَبکَ عَبدَه مُجتَبی…، با تأکید بر راز ورانگی شخصیت حضرت و رفتارشان در برابر مکر معاویه، تلاش می‌کند تا کمی از اسرار نهان انتخاب‌های امام را برای خواننده تصویر کند.

موضوع اصلی رمان «حاء. سین. نون» درباره‌ی یکی از پیچیده‌ترین وقایع تاریخ اسلام است که با توجه به شرایط مخاطره‌آمیز امام حسن مجتبی(ع) و محتوای صلح ایشان با یکی از بدنام‌ترین غاصبان خلافت، با تحلیل‌های گوناگون و تشتت آراء و اظهار نظرهای متقابل و متناقض، همراه بوده که همه این‌ها بر حساسیت بیشتر این موضوع برای نوشتن رمان، آن هم رمانی که تخیل نویسنده بخش قابل توجهی از آن را ایجاد کرده، افزوده است. اما بر اصل ماجرا که نسبت به آن حساسیت‌های بسیاری وجود دارد، خدشه‌ای وارد نکرده است.

سیدعلی شجاعی در«حاء. سین. نون»  به روایت و بررسی 11 سال آخر زندگی امام حسن مجتبی‌(ع) که دربرگیرنده ایام صلح و سپس شهادت ایشان است، می‌پردازد و با شرح شخصیت حضرت و رفتارشان در برابر مکر معاویه، سعی می‌کند تا کمی از اسرار پنهان و پوشیده‌ی انتخاب‌های امام حسن(ع) را برای مخاطب ارائه کند.

دو رمان خواندنی در معرفی امام دوم

شاید مهم‌ترین ویژگی این اثر، به سلامت جستن از روی لبۀ تیزی تاریخ و تخیل در یک رمان تاریخی و مذهبی باشد اما نام‌گذاری زیبا و خلاقانه این رمان که باتوجه به دستمایه آن، شأن نزولی روشن دارد نیز یکی دیگر از ویژگی‌های متمایز این کتاب است که آن را جزو معدود رمان‌های تاریخی و مذهبی و موفق سال‌های اخیر قرار داده، که هم علاقه‌مندان روایت‌های مذهبی و هم علاقه‌مندان جدی رمان فارسی را به خود جذب کرده است.

فصل چهارم رمان با نام «میم» اینگونه آغاز می‌شود؛

«۴. میم

– … که اگر جز این راه پیش گیری، بینمان خدا حکم فرماید و هو خیر الحاکمین. والسلام.

خیره معاویه می‌شوم: – شنیدی چه خواندم یا سیر آسمان‌ها می‌کنی؟

معاویه خودش را یله می‌کند: – شنیدم عتبه! شنیدم… تکرار حکایت همیشگی، باز هم خدا و بهشت و جهنم و عذاب و… افسانه هزار باره خاندان محمد. به خدای خودشان سوگند، مانده‌ام که این جماعت به چه ایمان آورده‌اند؟ پدران و اجدادمان، جان کندند تا مردم به بتی که می‌دیدند مؤمن شوند؛ چه سِحری است در کار محمد که پیروانش برای خدای ندیده جان می‌دهند؟ مانده‌ام ولله!

سه چهار خرمای دهانم را می‌بلعم: – چه غصه‌ها می‌خورد خلیفه مسلمین عالم!‌

می‌خندم: – از پی همان دین است که تو بر مسندی و عیش و عشرت‌مان مهیا و میان بیت المال غوطه‌ور و…

معاویه ناگاه برمی‌خیزد و مقابلم می‌ایستد، تند و عصبانی: – تو را به لات و عزی سوگند که آنقدر احمق نباش عتبه! کوری یا نمی‌خواهی ببینی؟ کری یا دوست نداری بشنوی؟

معاویه راه می‌رود و صدایش حالا به فریاد:

– ابوبکر خلیفه بود، روزگار را حرام کرد بر خودش و رعیتش، مُرد و نامش هم با خودش زیر خاک رفت. عمر هم، ده سال بر گرده مردم سوار بود، او هم مُرد و نامش هم با خودش دفن شد…

متعجب نگاهش می‌کنم. می‌فهمد که منتظر ادامه‌ام.

– اما محمد…

انگار خسته، خودش را رها می‌کند روی تخت:

– سال‌هاست که مرده اما…، اما نامش را تا کنار نام خدا بالا برد…

آه بلندی می‌کشد:

– عجب همتی داشتی محمد! که اکنون هر روز بر سر مأذنه‌ها، نامت را بعد الله فریاد می‌زنند.

برایش قدری شراب می‌ریزم:

– گلو تازه کن که شراب خرمای حجاز است. حکم نوشدارو دارد، بر مرده بریزی جان می‌گیرد…

خودم هم جامی برمی‌دارم:

– خودت را خسته چه لاطائلاتی می‌کنی معاویه! اصلاً روزی هزار بار بر سر مأذنه‌ها نامش را فریاد کنند، اصلاً بگو پیش از نام خدا بخوانند، من و تو را چه زیانی می‌رسد؟ به ازای هر اذان که سکه‌ای از خزانه شام کم نمی‌شود یا کنیزی از آغوش‌مان یا بلادی از حکمرانی‌مان یا… چه می‌دانم، ضرری نمی‌کنیم از دین محمد.

جام را یک نفس می‌نوشم:

– البته که برای ما یکسر سود بوده این حکایت.

معاویه خلط دهانش را جایی کنار تخت می‌اندازد:

– یا تو پسر ابوسفیان نیستی یا من؛ که انقدر نمی‌فهمی و اسباب حماقت علم می‌کنی…

خودش را نزدیک‌ترم می‌کشاند و شمرده شمرده:

– همانی که نامش را بعد از نام خدا بر سر مأذنه‌ها می‌خوانند؛ داغ «ابناء الطلقاء» بر پیشانی‌مان زده ابله. می‌فهمی؟ یعنی تا همیشه‌ای که نام او در تاریخ می‌ماند، کنارش ننگ فرزندان امیه هم می‌درخشد…

چشمانش را می‌بندد:

– ابناء الطلقاء…

نامه را که همچنان در دست داشتم، مقابلش می‌گذارم:

– برای تاریخ وقت بسیار داریم، عجالتاً برای این غائله تدبیر کنیم.

رمان «حاء. سین. نون» به قلم سید علی شجاعی برای اولین بار سال 1391 در ۱۳۲ صفحه رقعی توسط انتشارات نیستان منتشر شده و تاکنون بیش از 12 بار تجدید چاپ شده است.

«گناه زیبایی»

«گناه زیبایی» اثری مکتوب درباره امام حسن(ع) است که سیدمحمد سادات‌اخوی در آن تلاش کرده تا هم به مظلومیت امام در طول تاریخ و تلاش‌های بنی‌امیه برای تخریب چهره ایشان بپردازد و هم ماجرای صلح و اینکه چه شد، امام به اجبار تن به صلح با معاویه دادند را تشریح کند.

دو رمان خواندنی در معرفی امام دوم

«‌‌‌‌‌‌‌‌گناه زیبایی» را می‌توان رمان نامید یا داستانی بلند درباره بخش کوچکی از تاریخ اسلام، اما سید محمد سادات اخوی آن را برای خود نشانه «‌‌‌‌‌‌‌‌‌سَر» می‌داند. سری که بر آستان زیباترین امام شهید گذاشته است؛ همان امامی که نوه مظلوم‌ترین پیامبر خدا و فرزند مظلوم‌ترین خاتون هستی و وارث مظلوم‌ترین امام عالم و برادر مظلوم‌ترین عزیزان خدا بود؛ امامی که بالا‌ترین و بزرگ‌ترین اتهامش در نگاه دیگران، زیبایی‌اش بود. کتاب حاضر در حقیقت تنفسی در یاد روح‌بخش امام حسن(ع) است.

نویسنده در «گناه زیبایی» میثم تمار را به علت ایستادگی‌اش بر حب علی(ع) تا پای شهادت و اینکه جزو معدود شخصیت‌هایی است که شکل شهادتش از سوی حضرت علی(ع) به او نوید داده شده، به‌عنوان راوی داستان برگزیده و داستان زندگی فرزند ارشد امام علی(ع) را از چشم و زبان او تعریف می‌کند. داستانی که در آن جوانی راه گم کرده در مسیر زندگی به خرما فروشی به نام میثم برخورد می‌کند و روزگاری با او هم‌مسیر و هم‌کلام می‌گردد. باید داستان را خواند و قصه را پی‌گرفت تا دانست کدام یک دیگری را با خود هم‌سو می‌کند.

سادات اخوی در این اثر سعی می‌کند به مخاطبان خود اثبات کند که اولاً در نگاه پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) یکی هستند و اگر قرار است امام حسن(ع) به چه چیزی شهره باشند، به صلح نیست به آشتی و محبت است.

هدف دیگر نویسنده «گناه زیبایی»، نشان دادن واقعیت ماجرای صلح امام حسن(ع) در قالب کلمه و بیان روایت‌های جعلی درباره امام حسن(ع را با استنادات تاریخی است.

عنوان «گناه زیبایی» در این کتاب هم به ادعای نویسنده به این موضوع اشاره دارد که امام حسن(ع) آنقدر چهره و رفتار زیبایی داشتند، که برخی تاب نمی‌آوردند. در جامعه آن زمان که مردان رفتاری حیوانی با همسران و خواهران خود داشتند و آلودگی‌های جسمی و روحی انسان‌ها و خشونت‌ها زیاد بود‌، ناگهان چنین چهره‌ای پیدا می‌شود که هم به لحاظ سیما و هم از نظر درونی و رفتاری فوق‌العاده زیبا و جذاب است،‌ بنابراین افرادی چون عمروعاص،‌ مروان و معاویه  که در مقابل این زیبایی هیچ شانسی نداشتند‌، از هیچ کوششی در تخریب چهره این بزرگوار دریغ نکردند.

کتاب «‌‌‌‌‌‌‌‌‌گناه زیبایی» را سید محمد سادات اخوی نوشته و انتشارات کتابستان معرفت  در ۲۲۴ صفحه منتشر کرده است.

انتهای پیام

منبع: ایکنا

درباره تحریریه خبر هرمزبان

اخبار دیگر رسانه ها صرفاً به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آنها، الزاماً بیانگر دیدگاه های هرمزبان نیست. ---- صاحب امتیاز و مدیرمسئول: مهدی کمالی وبگاه شخصی: MahdiKamali.ir

دیدگاهتان را بنویسید