هرمزبان – کبری حسینی صفا مادر شهیدان رضا و محمد سخاوتی گفت : بعد از شهادت رضا هر صبح صدای اذانش در خانه می‌پیچد.

به گزارش پایگاه خبری هرمزبان، در راستای گرامیداشت یاد و خاطره شهدای قاری، حافظ، معلم و فعال قرآن کریم و در ادامه دیدارهای هفتگی قرآنیان پیرو مکتب شهید سلیمانی با خانواده‌های شهدای قرآنی، پنجمین جلسه از این دیدارها با خانواده شهیدان قرآنی،  رضا و محمد سخاوتی ، عصر روز چهارشنبه 30 شهریور با حضور رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، مهدی قره‌شیخ‌لو، از اساتید بین‌المللی قرآن کریم و رئیس سابق دارالقرآن سازمان تبلیغات، سعید زکی‌لو، از اساتید ممتاز قرآنی و رئیس فرهنگسرای قرآن و قاریان برجسته قرآن، مرتضی شکوری و محمود متولی برگزار شد.

آغازبخش این محفل نورانی، تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط مهدی قره‌شیخ‌لو قاری برجسته و ممتاز بین‌المللی قرآن کریم بود. در ادامه این دیدار هم تلاوت آیاتی از قرآن توسط مرتضی شکوری، قاری و استاد برجسته قرآنی انجام شد.

رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران هم در این دیدار ضمن اشاره به آغاز دور جدید فعالیت‌‎های کمیته شهدای  قرآنی عنوان کرد: در لیست 250 شهید قرآنی  که در دست داشتم اول از همه چشمم به شهیدان سخاوتی افتاد و خوشبختانه در اولین تماس خانواده پذیرفتند و خیلی اتفاقی در ایام سالروز بازگشت پیکر و خاکسپاری آن‌ها این دیدار رقم خورد.

هر که نماز را کنار بگذارد بدبخت می‌شود

کبری حسینی صفا  مادر شهیدان رضا و محمد سخاوتی ضمن تاکید بر تاثیر تربیت قرآنی فرزندان بر عاقبت‌به‌خیری آنان گفت: قبلا دست جوانان و نوجوانان ما قرآن بود اما الان خیلی از جوان‌ها را در خیابان می‌بینم که بی‌هدف می‌چرخند و حسرت می‌خورم. خیلی‌ها به من می‌گفتند از فرزند شانس آوردم اما به آن‌ها گفتم که هیچ‌کجای قرآن از شانس نگفته اما به نماز و کار خیر دعوت کرده است. هرکسی نماز را کنار گذاشت، بدبخت شده است.

وی در ادامه به تعریف خاطراتی از فرزندان شهیدش و حضور قرآن در زندگی آن‌ها، عنوان کرد: پدر من پدربزرگ پنج شهید و خیلی روی حلال و حرام حساس بود. همین اخلاق او روی تربیت ما و بچه‌هایمان تاثیر داشت و دو تا از فرزندان من و سه پسر از سه خواهر دیگرم شهید شدند.

مادر شهیدان سخاوتی در بیان خصایص اخلاقی شهید رضا سخاوتی عنوان کرد: رضا خیلی مهمان‌دوست بود و دوست داشت همیشه در خانه مهمان داشته باشیم. علاقه زیادی هم به کتاب و کتابخوانی داشت و همیشه پول توجیبی‌هایش را صرف خرید کتاب می‌کرد. معمولا زیاد روزه می‌گرفت و ذره‌ای به کسی بدی نمی‌کرد.

وی با اشاره به تاخیر بازگشت پیکر فرزندان شهیدش گفت: 20 سال چشم انتظار بازگشت بچه‌هایم بودیم. پدرشان اینقدر در فراق آن‌ها گریه کرد که ناراحتی معده پیدا کرد و قبل از بازگشت پیکر فرزندانش از دنیا رفت.

کبری حسینی صفا ضمن اشاره بر قرائت زیبای قرآنی شهید رضا سخاوتی و اذان گفتن او در محل گفت: بعد از شهادت رضا هم هر صبح صدای اذانش در خانه می‌پیچد و من هر صبح با صدای قرآن و اذان او برای نماز بیدار می‌شوم.

کار فرهنگی از نوجوانان آغاز می‌شود

مهدی قره‌شیخ‌لو قاری برجسته و ممتاز بین‌المللی قرآن کریم و از دوستان شهید رضا سخاوتی در کلاس قرآن استاد خدام حسینی هم ضمن تعریف خاطراتی از این شهید قرآنی، بیان کرد: آقا رضا جزو نسل اول کلاس قرآن آقای خدام‌حسینی و یک نسل از ما جلوتر بود. نگاه آقای خدام‌حسینی هم در کلاس‌های قرآن، فقط آموزش قرآن نبود و سعی می‌کرد بچه‌ها را با حوزه تربیتی هم آشنا کند.

وی ادامه داد: تجوید شهید رضا سخاوتی در قرائت خیلی خوب بود و طبق نظر استاد حسینی چند جلسه‌ای با ما تجوید کاکرد که از همان‌جا باب آشنایی و رفاقت ما بیشتر شد. آقا رضا خیلی اهل کتاب و مطالعه بود و اولین کتابی هم که من خارج از کتاب‌های درسی خواندم، شهید سخاوتی به من داد و گفت یادت باشه همیشه دشمن وقتی بخواهد کار فرهنگی را شروع کند، از نوجوان‌ها شروع می‌کند.

سعید زکی‌لو، رئیس فرهنگسرای قرآن و از دوستان شهید رضا سخاوتی هم در سخنانی عنوان کرد: شهید سخاوتی خیلی اهل درس و بحث و در هر دو جبهه رزمی و فرهنگی بسیار فعال بود. او از کسانی بود که اوایل انقلاب جلوی دانشگاه با گروه‌های چپ‌گرا خیلی بحث می‌کرد و آن‌ها معمولا در مقابل او کم می‌آوردند.

ترجیح طلبگی به پزشکی

علی‌اکبر سخاوتی، برادر شهیدان رضا و محمد سخاوتی هم ضمن بیا خاطراتی از کودکی و نوجوانی دو برادر شهید خود گفت: آقا رضا سال 58 رشته پزشکی دانشگاه تهران قبول شد، اما با توجه به مسئولیت سنگین پزشک‌ها در قبال جان بیماران راضی نشد به دانشگاه برود و چون طلبگی را دوست داشت، برای تحصیل به حوزه رفت.

برادر شهیدان سخاوتی با اشاره به ماجرای مفقود بودن پیکر برادرانش بعد از جنگ، عنوان کرد: محمد 15 ساله و دانش‌آموز بود که در عملیات خیبر در سال 62 شهید و پیکرش مفقود شد، رضا هم که جزو غواصان عملیات کربلای 4 بود، سال 65 در همین عملیات شهید و مفقود شد. بالاخره هم آقا محمد 12 سال بعد و آقا رضا 15 سال بعد برگشتند اما پدر و مادرم پنج، شش سال اول خیلی چشم انتظار بودند و آنقدر اشک ریختند که مادرم دو بار چشمش را عمل کرد و پدرم هم با اینکه 54 سال بیشتر نداشت، قبل از بازگشت پیکر محمد و رضا از دنیا رفت.

وی در ادامه در بیان ویژگی‌های برادران شهید خود گفت: از جلوه‌های معلمی آقا رضا باید نوشت. مثلا یکی  از کارهایش این بود که در خانه برای بچه‌های کوچک‌تر کلاس قرآن می‌گذاشت یا مثلا در راه رساندن من به مدرسه با من قرآن و درس‌هایم را تمرین می‌کرد. به قول استاد قرآنش آقا رضا وسط بازی و دویدن بچه‌ها با آن‌ها قرآن کار می‌کرد.

سخاوتی ضمن تعریف خاطراتی از عنایت و کمک شهیدان رضا و محمد سخاوتی پس از شهادت خود به مادرخود و دیگران، اضافه کرد: من به‌واقع اینکه می‌گویند شهدا زنده‌اند را تجربه کردم. فکر می‌کنم خانواده شهدا به‌ویژه مادران شهدا از آنجا که با شهدا مرتبطند، تجربیات زیادی از کمک واقعی شهدا بعد از شهادتشان دارند.

در پایان این دیدار هم با اهدای یک جلد قرآن کریم و لوح از مادر شهیدان سخاوتی تقدیر شد.

انتهای پیام

منبع: ایکنا