هرمزبان – برادر شهید روحالله محمدصالحی گفت : از 8 یا 9 سالگی که فعالیت قرآنی خود را شروع کرد، یاد ندارم روزی بیش از چهار ساعت بخوابد و وقتی دلیل کمخوابی او را جویا شدم، گفت با خدا نذر کردم که خواب را از من بگیرد، بهجای آن توان حفظ و قرائت قرآن را بدهد لذا شب و روز با قرآن مأنوس بود.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هرمزبان، دومین جلسه جامعه قرآنی با خانوادههای شهدای قرآنی و دیدار با خانواده شهید قرآنی، روحالله محمدصالحی، دوم شهریورماه با حضور رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، میکائیل باقری، مدیرکل قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش، استاد حسین موسوی بلده، استاد مسعود برومند و استاد امیرهوشنگ محمدیون از اساتید برجسته و قاریان ممتاز کشور، محمد انجمشعاع، مدیرعامل اتحادیه کشوری موسسات و تشکلهای قرآن و عترت در منزل رمضان محمدصالحی، برادر این شهید قرآنی برگزار شد.
آغازبخش این محفل نورانی، تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط مسعود برومند، قاری برجسته و ممتاز کشوری بود.
رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران در این دیدار ضمن اشاره به آغاز دور جدید فعالیتهای کمیته شهدای قرآنی، عنوان کرد: خوشبختانه امسال کنگره ملی شهدای استان تهران با همکاری و هماهنگیهای همه دستگاهها و نهادها برگزار خواهد شد و کمیتههایی برای این ستاد درنظر گرفته شده که کمیته شهدای قرآنی بهعنوان یکی از کمیتههای مهم و تخصصی، برای اولین بار ذیل آن قرار گرفته است.
وی افزود: البته در سالهای گذشته، کارهایی بهصورت خودجوش انجام میشد و الان هم بهنوعی فعالیت، خودجوش است، اما در نهایت مسئولان مربوطه دریافتند که میطلبد شهدای حافظ، قاری، معلم و فعال قرآنی بیشتر شناسانده شود.
رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران در ادامه تأکید کرد: خیلی از نوجوانان و جوانان و حتی قاریان ممتاز و بینالمللی ما با بسیاری از شهدای شاخص جامعه قرآنی آشنایی ندارند یا کمتر با آنان آشنایی دارند، لذا بعد از وقفهای که بهخاطر کرونا پیش آمده بود، دور جدید دیدار و گفتوگو با خانواده شهدای قرآنی به منظور تکریم ایشان را از هفته گذشته شروع کردیم و این دومین جلسه جامعه قرآنی با خانوادههای شهدای قرآنی است.
قربانی اظهار کرد: سری گذشته که سال 93 شروع کردیم، اولین دیدار با خانواده شهید روحالله محمدصالحی بود که با یاری خداوند این کار پنج سال ادامه داشت و حدود 300 دیدار با خانوادههای شهدا انجام شد.
در ادامه این نشست، سردار رمضان محمدصالحی، برادر بزرگتر و همرزم شهید روحالله محمدصالحی که خود از جانبازان جنگ تحمیلی است، ضمن اشارهای مختصر به مراحل مختلف زندگی این شهید قرآنی، گفت: روحالله در خردادماه سال 42 به دنیا آمد و در مبارزات انقلاب که با شروع جوانی او همراه بود و نقش مؤثری در این مبارزات داشت.
برادر شهید محمدصالحی ضمن اشاره به بیماری مغزی این شهید در پنج سالگی، اضافه کرد: پزشگان گفته بودند که در مغز او یک تومور وجود دارد و بهتر است جراحی نشود و دو سال باقیمانده عمرش را بدون درد بگذارند. مادرم که وابستگی بسیار شدیدی به روحالله داشت، چنانکه وقتی یک بار روحالله از حال رفت و دکتر گفت ساعتهای پایانی زندگی او است، مادرم هم از حال رفت و تا چند ثانیه هر دو هیچ علائم حیاتی نداشتند.
وی ادامه داد: بعد از چند لحظه روحالله و چند دقیقه بعد مادرم بههوش آمدند و بعد از آن مادرم، روحالله را با نام «عبدالله» صدا زد. وقتی دلیل این تغییر نام را از مادرم پرسیدیم، گفت در حالت بیهوشی از خدا خواستم اگر قرار است روحالله بمیرد، من را هم با او از این دنیا ببرد، اما در همین حال یک سید جلیلالقدر آمد و گفت «نگران حال بچهات نباش و او را عبدالله صدا بزنید. این پسر پیش ما خیلی عزیز است». بعد از آن تا آخر عمر مادرم او را عبدالله صدا زد.
محمدصالحی ضمن اشاره به پیشینه هنری و قرآنی شهید محمدصالحی، عنوان کرد: از 8 یا 9 سالگی که فعالیت قرآنی خود را شروع کرد، یاد ندارم روزی بیش از چهار ساعت بخوابد و وقتی دلیل کمخوابی او را جویا شدم، گفت با خدا نذر کردم که خواب را از من بگیرد، بهجای آن توان حفظ و قرائت قرآن را بدهد لذا شب و روز با قرآن مأنوس بود.
وی با اشاره به اینکه شهید محمدصالحی خوشنویسی و نقاشی را هم دنبال میکرد، افزود: معمولا تصاویر شهدا را نقاشی میکرد. در نقاشی روی دیوار خیابانهای تهران و شهرستانها فعال بود و معمولا احادیث و روایت و فرمایشات شهید بهشتی و حضرت امام (ره) را روی دیوارهای شهر مینوشت. در خیابان شهید بهشتی یک عکس از حضرت امام (ره) کشیده و زیر آن نوشته بود «خفاشها از نور ولایت میترسند» که در حین نقاشی آن، منافقین او را به رگبار بستند که از داربست به پایین افتاد اما خوشبختانه سالم ماند.
برادر شهید محمدصالحی ضمن اشاره به حفظ 10 جزء از قرآن توسط این شهید قرآنی، عنوان کرد: قبل از عمیات مسلمبنعقیل به ما گفته بود که نذر کرده امسال کل قرآن را حفظ کند، اما در همان عملیات در منطقه سومار از ناحیه سر مجروح شد و چون آسیب شدیدی دیده بود، دکتر به ما گفت که فلج میشود اما نشد.
وی ضمن اشاره به وابستگی شدید پدر و مادر شهید محمدصالحی به فرزند شهیدشان، گفت: بعد از مجروحیتش چند وقتی او را در سپاه تهران نگه داشتیم و اجازه ندادیم به جبهه برود، اما او از خواستهاش دست نکشید و چندین نامه از مسئولان وقت سپاه و حتی خود حضرت آقا با امضا گرفته بود که حتما به جنگ برود و نهایتا هم رفت و در عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکرش بعد از 18 سال، یعنی دو سال بعد از فوت مادرم که تا لحظه آخر عمر چشم انتظار او بود، پیدا شد و در زادگاهمان به خاک سپرده شد.
برادر شهید محمدصالحی ضمن اشاره به سابقه قرائت قرآنی شهید روحالله محمدصالحی، اضافه کرد: شهید، استعداد عجیبی هم در یادگیری و هم در حفظ و قرآئت قرآن داشت. خاطرم هست در سرمای زمستان صبح زود از خواب بلند میشد و با موتو خود را به جلسات درس قرآن استاد موسوی میرساند و همیشه به من میگفت اگر من شهید شدم، جلسات قرآن استاد موسوی را ترک نکن.
در ادامه استاد حسین موسوی بلده و استاد امیرهوشنگ محمدیون از دوستان شهید روحالله محمدصالحی و از اساتید برجسته و قاریان ممتاز کشور، به بیان خاطراتی از این شهید قرآنی و خوشاخلاقی و مهربانیاش پرداختند.
یادآور میشود، در پایان این دیدار صمیمانه با تقدیم لوح و هدیهای متبرک از آستان مقدس رضوی از خانواده شهید قدردانی شد.
انتهای پیام
منبع: ایکنا